مؤمن كيست؟
مؤمن فريب عشوه دنيا نمى‏خورد
هشيار گول ظاهر دنيا نمى‏خورد

تنها حقيقت است سزاوار دوستى
دانا فريب رنگ و ريا نمى‏خورد

آينده چون نيامده، بگذشته چون گذشت
عاقل غم گذشته و فردا نمى‏خورد

چون امتحان ما همه در مشكلات ماست
مؤمن ز حادثات جهان جا نمى‏خورد

آزاد ز درد چشم، نيازش به غير نيست
عينك به چشم مردم بينا نمى‏خورد

مؤمن اگر خدا دهدش نان و نعمتى
سهمى دهد به مردم و تنها نمى‏خورد

فلك! نجاتْ حبّ امان‏بخش مرتضاست
تا عشق اوست لطمه به دلها نمى‏خورد

هر كس گرفت دامن اين كشتى نجات
بر دوش موج، سيلى دريا نمى‏خورد «2»