اداره زندگى افراد عاجز از بيت المال‏
على (ع) در ايام حكومت خود، از نقطه‏اى عبور مى‏كرد و جمعى با آن حضرت بودند. بين راه با پيرمرد كور كهنسالى برخورد نمود كه گدايى مى‏كرد و از مردم درخواست كمك داشت.حضرت از مشاهده اين وضع ناراحت شد. رو كرد به اطرافيان خود و فرمود: اين كيست؟عرض كردند يا امير المؤمنين اين پيرمرد، سائل نصرانى است.حضرت فرمود: يك عمر او را به كار گرفته‏ايد و به سهم خود در اجتماع خدماتى نموده است. اينك كه پير و كور شده است تركش نموده‏ايد؟!سپس دستور داد زندگى او را از بيت المال اداره نمايند. «1»روزى على (ع) بر مركب سوار شد. جمعى پياده پشت سرش به راه افتادند. حضرت به آنها فرمود: مگر نمى‏دانيد پياده روى مردم در ركاب سوار باعث فساد اخلاق سوار و ذلت و خوارى پيادگان است؟ برگرديد و به راه خود برويد. «2»