رنج در طلب معيشت‏
ابوعمرو شيبانى گويد: امام صادق (ع) را ديدم كه بيلى در دست داشت و جامه‏اى درشت در بر. در باغى كه از آن حضرتش بود به كار بود و عرق از بدنش مى‏چكيد. گفتم: فداى تو گردم بيل به من ده تا كفايتت كنم! گفت: دوست دارم كه مرد در طلب معيشت به گرماى خورشيد رنج بيند.