منشا پندارگرايي

خداي سبحان هرگز کسي را گرفتار جهل و پندار باطل نکرده، بلکه همه انسانها را با سلاح معرفت، مسلح کرده و هر انساني را با الهام «فجور» و «تقوا» آفريده است:«و نفس و ما سويها فالهمها فجورها و تقويها» (14)ولي اگر کسي اين الهام را با الحاد خودش تاريک کند، به دام پندار مي افتد و از آن به بعد علمش به جهل و الهامش به الحاد، تبديل مي شود. هرگز خدا به کسي بد نمي کند و براي کسي بدي نمي فرستد، بلکه راه توبه را بر روي همگان باز مي کند و بديهاي آنان را به نيکي تبديل مي کند.تا انسان در عالم حرکت و طبيعت به سر مي برد، راهي براي تبديل سيئه به حسنه دارد. اگر شراب نجس و حرام سرکه شود، همين نجس و حرام، پاک و حلال خواهد شد و اگر انساني توبه کند، همين انسان تبهکار آلوده، پاک مي شود:«يبدل الله سيئاتهم حسنات» (15).پس کار ابتدايي خدا، افاضه، الهام و انعام است و کسي که نعمتهاي الهي را به نقمت تبديل کند، خداوند راه توبه را بر روي او باز مي کند تا دوباره آن نقمتها را به نعمت، تبديل کند. هرگز خدا به کسي بد نمي کند.بنابراين، افرادي که در پندار باطل به سر مي برند بايد خودشان راملامت کنند، نه خداي خود را و هيچ عاملي جز خود آنان سبب فرو رفتگي در پندار باطل نيست. علل و عوامل بيروني تنها انسان را به باطل دعوت مي کند و اين انسان است که بايد براي انتخاب خير تصميم بگيرد و صداي بيگانه را از آشنا جدا کند و ما براي اين کار ناچاريم با ذات اقدس خداوند رابطه اي داشته باشيم که همواره نعمتهاي خود را ادامه دهد و ما را از شر خودمان و بد انديشان نجات دهد و دعا يکي از مهمترين راههاست. چنانکه نماز که آميخته با دعاست، از بهترين ارکان دين به حساب مي آيد.
14. سوره شمس، آيات 7 8.15. سوره فرقان، آيه 70.