بيست و دوم: توحيد[385]

مرحله تسليم گرچه به مراتب از «توکل» و «رضا» بالاتر است ولي باز پايان خط سير و سلوک نيست؛ زيرا کسي که خود را به خدا مي سپرد معلوم مي شود خود را موجود دانسته و خويش را مالک مي داند. پس از اين بالاتر آن است که بفهمد او چيزي را مالک نيست تا آن را به خدا بسپارد. اگر به جايي برسد که به خوبي درک کند که:
«لا يملک لنفسه نفعا و لا ضرا و لا موتا و لا حياة و لا نشورا» (1)
در اين صورت خود را مالک سود و زيان و نيز مالک زندگي و مرگ خود نمي داند تا خود را به خدا بسپارد. در قرآن کريم آمده است:
«ا من يملک السمع و الابصار» (2)
مالک چشم و گوش خداست.
در اين کريمه، «سمع» و «بصر» به عنوان مثال ذکر شده است و گرنه «فؤاد» ، «راس» و همه اجزاي بدن چنين است که خدا مالک آنهاست. اگر براي انسان ثابت و روشن شود که همه هستي وي از آن خداست، آنگاه بايد از مقام و مرحله قبلي خود بالاتر بيايد.
هيچ کس نمي تواند ادعا کند که بر عضوي از اعضايش مسلط است؛ چون در[386] همان حال تصميم گيري ممکن است قدرتش گرفته شود. انسان نمي داند آيا جرعه آبي را که در دست دارد مي تواند بنوشد يا قبل از نوشيدن آن، جانش گرفته مي شود.
بنابراين، چون خدا مالک همه هستي است، مرحله يا مقام «تسليم» در عين حال که خود، کمال است اما از باب
«حسنات الابرار، سيئات المقربين» (3)
کمال نهايي سالکان واصل نيست و انسان از مرحله تسليم هم استغفار مي کند؛ ديگران از گناه توبه مي کنند، ولي سالکان، از «کمال» ، استغفار مي کنند و مي خواهند به مقام «اکمل» برسند.
از اين رو، مقام تسليم براي سالکان الي الله، مقام نهايي نيست و شايسته است آنان به مقام «توحيد» بار يابند. در اين مرحله که مرحله «لا تجعل مع الله الها اخر» (4)
است، شخص مي گويد غير از ذات اقدس خداوند، احدي مالک و ملک چيزي نيست:
«قل اللهم مالک الملک تؤتي الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بيدک الخير انک علي کل شي ء قدير» (5).
انسان مي يابد که هر گونه قدرتي ملک خداست. او نه تنها مالک «سماوات» و «ارض» است، «ملک» هم هست و نه تنها مالک انسان است، بلکه مالک ملک و سلطنت و نفوذ هم هست و به هر کس که بخواهد اين نفوذ را عطا مي کند و از هر کس که بخواهد آن را مي گيرد. آنگاه اشياء و اشخاص در برابر خداوند صبغه مظهريت مي يابند، چنانچه روشن خواهد شد.
1. مفاتيح الجنان، تعقيب نماز عصر.2. سوره يونس، آيه 31.3. بحار، ج 25، ص 205.4. سوره اسراء، آيه 22.5. سوره آل عمران، آيه 26.