بيست و يکم: تسليم[383]

اگر سالک به مرحله رضا برسد، هنوز مقداري از راه و منازل بين راه مي ماند؛ زيرا در مقام رضا «طبع» سالک محفوظ است؛ يعني او به جايي رسيده است که مي گويد: «پسندم آنچه را جانان پسندد» ؛ يعني، کاري را که خدا انجام مي دهد، مطابق ميل من است و من ميل خود را بر اساس قضاي الهي تنظيم کرده ام. بنابراين، هنوز طبع و ميلي از او در بين هست و اين با سير تام هماهنگ نيست. پس بايد از اين مرحله، بالاتر رفت که ديگر خواسته اي براي سالک وجود نداشته باشد و از اين مرحله بالاتر، همان مقام «تسليم» است.تسليم هم با «توکل» فرق دارد و هم با «رضا» . در مقام توکل، شخص کاري را مي طلبد؛ ولي چون خودش نمي تواند آن کار را به خوبي انجام دهد وکيل مي گيرد تا به سود او کارهاي وي را انجام دهد و چون هيچ کسي بهتر از خدا کار را نمي داند و نمي تواند انجام دهد، بهتر از همه آن است که خداوند را وکيل قرار دهد و بر او توکل کند:
«و علي الله فليتوکل المتوکلون» (1)
چنانکه مؤمنان مامور شده اند به خدا توکل کنند. مقام رضا از مقام توکل بالاتر است؛ زيرا در مقام توکل انسان خواسته خود را اصل قرار مي دهد؛ اما از خدا مي خواهد بر اساس خواسته او کار کند، ولي[384] در مقام رضا خواسته خدا اصل و خواسته عبد سالک، فرع است؛ اما در مقام تسليم، عبد از خود خواسته اي ندارد و به خدا عرض مي کند: «حکم آنچه تو انديشي لطف آنچه تو فرمايي» ، نه اين که بگويد: «پسندم آنچه را جانان پسندد» .
آيه اي که از «تسليم» سخن مي گويد قبلا به مناسبت بحث «رضا» ذکر شده است که در پايان آن آيه کريمه چنين آمده است:
«و يسلموا تسليما» (2).
مؤمن نه تنها از رخدادهاي ناگوار احساس دلتنگي نمي کند، بلکه اصلا خواسته اي ندارد. اگر او «دل» را در اختيار خود داشته باشد، مي تواند نهال آرزو را در آن بروياند، ولي اگر دل را به خدا سپرده باشد، ديگر چيزي در اختيار او نيست که در آن نهالي غرس کند. از اين رو خداوند در باره چنين سالکان صالح مي فرمايد: «ويسلموا تسليما» . تسليم، تنها اين نيست که مؤمنان به رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم بگويند: «السلام عليک يا رسول الله» ؛ گرچه در ذيل کريمه:
«يا ايها الذين امنوا صلوا عليه و سلموا تسليما» (3)
آمده است که بگوييد:
«اللهم صل علي محمد و آل محمد» (4)
و صلوات و سلام را بر رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم و خاندان گرامي او اهدا کنيد، اما اين يک تسليم لفظي و عبادت «جارحه» اي است و آنچه مهم است تسليم در برابر محکمه عدل است؛ يعني انسان، نسبت به خداوند، مالک چيزي نباشد و خود را به نحو انقياد به خدا بسپارد.
1. سوره ابراهيم، آيه 12.2. سوره نساء، آيه 65.3. سوره احزاب، آيه 56.4. نورالثقلين، ج 4، ص 300.