1. خانواده‏
آسيبهاى سوء مديريت در خانه و خانواده دامن زن و شوهر و فرزندان را مى‏گيرد و بنيان خانواده را سست مى‏سازد. برخى از اين قبيل آسيبها عبارتند از:
1- 1. محروميت از لذّت زناشويى‏
اولين ضربه سوء مديريت زن و شوهر در خانواده متوجه خود آنان مى‏شود و زندگى مشترك را براى آنها تيره و تار مى‏سازد؛ به گونه‏اى كه لذّتى از زندگى مشترك نمى‏برند، از صفاى اتحاد در جان محروم مى‏گردند و همچون دو بيگانه زندگى را سپرى مى‏كنند.مردى كه در خانواده مستبدّ و خودرأى است، تحكّم مى‏كند و به وظايفش در برابر همسر خود به خوبى عمل نمى‏كند، لذّت زندگى را از او مى‏گيرد و او را به انواع اضطرابها، دلهره‏ها ونگرانيها دچار مى‏سازد. زنى هم كه هنر دلبرى ندارد، نمى‏تواند زندگى را به خوبى سامان دهد.با بى‏صبرى، نق و غر زدن، توقعات بى‏جا و زبان درازى در برابر شوهر، روزگار را برايش تيره مى‏سازد و آسايش و راحتش را بر هم زده، لذّت زندگى را از او مى‏گيرد.زن و شوهر در چنين خانواده‏اى پيوسته احساس ناكامى و شكست مى‏كنند و چشمشان به زندگى ديگران و خوشبختى آنهاست. زن احساس مى‏كند به آرزوى خود نرسيده است و از زندگى نا اميد مى‏شود و مرد احساس مى‏كند همسرش شايسته او نيست. از اين رو، از زندگى خود احساس رضايت نمى‏كند.
2- 1. محروميت فرزندان از تربيت صحيح‏
دومين قربانى، سوء مديريت در خانواده، فرزندان هستند. فرزندانى كه اسير دست پدر و مادرى مستبدّ و جاهل و خودخواه و بى‏تدبيرند، به سبب فضاى نا امنى كه برايشان ايجاد شده، از تربيت صحيح محروم مى‏گردند.خانواده، كه بايد امن‏ترين پناهگاه فرزندان باشد بر اثر سوء مديريت پدر و مادر به جهنمى سوزان مبدّل مى‏شود. فرزندان در چنين خانواده‏اى احساس بى‏پناهى مى‏كنند. سوء مديريت والدين موجب اضطراب روحى فرزندان شده، آنان را در معرض انواع اختلالات رفتارى و انحرافات اخلاقى قرار مى‏دهد.
3- 1. فروپاشى خانواده‏
مهم‏ترين آسيب سوء مديريت زن و شوهر اين است كه روابط آنها را تيره مى‏سازد و اين تيرگى روابط به مرور منجر به نزاع و كشمكش مى‏شود و در پاره‏اى از موارد به جدايى آنان مى‏انجامد.ريشه بسيارى از انحرافات عاطفى و جنسى مردان و زنان را بايد در سوء مديريت آنان جست. اگر زن نتواند با درايت خود نيازهاى عاطفى و جنسى شوهر خود را برآورد و نتواند زندگى او را سامان دهد و اگر مرد نتواند از زن خود همسرى آرمانى بسازد و نيازهاى گوناگون او را برطرف سازد، زمينه را براى انحراف يكديگر فراهم خواهند ساخت و ثمره اين بى‏كفايتى در تدبير خانواده، سستى و فروپاشى خانواده است. در چنين خانواده‏اى نه مرد دل و دماغ زندگى دارد و نه زن.