اختلاف در اثر پذيري[110]

انسانها در اثر پذيري، يکسان نيستند. آنها که از نزاهت روح برخوردارند، گاهي به طور مستقيم و گاهي به طور غير مستقيم، از ذات اقدس اله و مبادي عاليه، فيض و معارفي دريافت مي کنند و فضايل نفساني نصيبشان مي شود و انسان صالحي خواهند بود. و آنها که راه آلودگي را طي کرده اند، براي تاثير شيطان در خود، زمينه مساعدي فراهم کرده اند ودر نتيجه، خاطرات بد، نقشه هاي زشت و رذايل نفساني به آنها القا مي شود و بر اثر اين تاثير گذاري شيطان، به صورت شيطان ممثل در مي آيند. خداوند در قرآن کريم براي اين دو نوع يا اين دو صنف، دو دسته از آيات را تنظيم کرده است.
درباره مؤمنان، که هم از نظر عقيده صائبند و هم از نظر عمل صالح، وعده داده است که خود و فرشتگان او بر آنان صلوات و درود بفرستد. ذات اقدس اله در سوره «احزاب» دو قسم صلوات را ذکر مي فرمايد:قسم اول، صلواتي است که بر پيغمبر نازل مي کند:
«ان الله و ملائکته يصلون علي النبي يا ايها الذين امنوا صلوا عليه و سلموا تسليما» (9)
يعني، مؤمنين هم، به صلوات بر پيغمبر (و آل پيغمبر) صلي الله عليه و آله و سلم و تسليم در برابر حکم الهي آنان مامورند.
قسم دوم، صلواتي است که خدا و فرشتگان او بر مؤمنان مي فرستند:«هو الذي يصلي عليکم و ملائکته ليخرجکم من الظلمات الي النور» (10)
يعني، خداوند و فرشته هاي او بر شما صلوات مي فرستند تا شما را نوراني کنند.
البته اين صلوات فرستادن، گاهي بدون اينکه فرشته ها بر کسي نازل بشوند از همان اوجي که دارند صلوات را نازل مي کنند؛ و گاهي از اين مرحله، تنزل مي کنند، يعني بر اشخاص نازل مي شوند و با آنها سخن مي گويند؛ به آنان چيزي ياد مي دهند يا آنها را مطمئن و آرام مي کنند. گاه، مطلب صحيحي به ذهن انسان مي آيد اما انسان نمي داند از کجا نازل شده؛ ولي بايد بداند که از ناحيه الهام فرشته هاست. گاهي انسان بر سر دو راهي قرار مي گيرد که آيا فلان کار بد را انجام بدهد يا نه؟ يا اگر انسان محتاطي است و از کار بد پرهيز دارد، کار مشکوک و مشتبهي براي او پيش آمده و نمي داند که آن را انجام بدهد يا نه؛ ولي ناگهان تصميمي قطعي بر ترک آن مي گيرد. اين تصميم، در مقابل فيض علمي، فيضي فعلي است. گاهي ذهن انسان در حين مطالعه برقي مي زند و مطلبي را مي فهمد.
پس آنجا که فضيلتي علمي يا فضيلتي عملي بهره کسي مي شود، به وسيله فرشته هاي خدا و اثر همان صلوات فرشته هاست که نصيب مؤمن صالح مي شود.
گاهي فرشتگان از اين مرحله هم، تنزل مي کنند، يعني نه تنها صلوات مي فرستند؛ بلکه بر مؤمنين، نازل مي شوند و اين، اختصاصي به برزخ يا حالت احتضار ندارد؛ چنان که مي فرمايد: «ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائکة الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنة التي کنتم توعدون» (11).
همان گونه که انبيا منذر و مبشرند، فرشته ها نيز منذر و مبشرند. در اين آيه مي فرمايد: قلب کساني که از نظر عقيده، موحد و از نظر عمل، مستقيم و بردبار هستند، منزل فرشته هاست.
با توجه به اين نکته که آن مقام کامل و عالي صلوات، مخصوص پيغمبر و ائمه (عليهم السلام) است مقام متوسط و نازل آن، شامل مؤمنان هم مي شود. در باره نزول ملائکه نيز چنين است، ملائکه اي که وحي تشريعي مي آورند مخصوص پيغمبرند؛ و ملائکه اي که وحي تشريعي نمي آورند؛ ولي وحي انبايي و تسديدي و تاييدي البته در حدبرتر مي آورند مخصوص ائمه هستند؛ ولي نزول ملائکه مادون آنها که علوم و اعمال صالحه را افاضه مي کنند، براي مؤمنان هم حاصل مي شود.
پس مؤمن مي تواند بر اثر تهذيب اخلاق، به جايي برسد که هم مشمول صلوات فرشته ها باشد و هم قلبش منزل آنان. از اين مرحله برتر، آن است که نه تنها فرشته ها بر مؤمن مهذب، صلوات فرستاده و بر او نازل مي شوند، بلکه با او مصافحه مي کنند.
در حديث است که: اگر مؤمنان، راه صحيح را طي کنند فرشتگان با آنان مصافحه مي کنند:«لصافحتهم الملائکة» (12).
گاهي دست انسان در خواب يا بيداري به دست فرشته ها مي رسد. در کارهاي علمي، آنجا که با دست خود، مطالب حق مي نويسد و در کارهاي عملي، آنجا که با دست خود، کارهاي خير انجام مي دهد، دستش، با دست فرشته ها مصافحه کرده است. اينها براي کسي است که در مسير صحيح، حرکت کرده، اعتقادي دارد، آنچه را که مي فهمد عمل مي کند، خود را فريب نمي دهد و فريب ديگران را هم نمي خورد.
9. سوره احزاب، آيه 56.10. همان، آيه 43.11. سوره فصلت، آيه 30.12. تهذيب الاحکام، ج 6، ص 24، ح 52.