جهش دانش و گرايش

گذشته از اين که بايد در درجه اول براي تنظيم سير و سلوک ، برهان لازم اقامه گردد تا نياز عقل نظري تامين شود بايد حيثيت تولي و تبري را تکميل کرد تا عقل عملي گرايش پيدا کند؛ زيرا از همه قواي ادراکي و تحريکي کمک گرفته مي شود تا اين جهش و پرواز دروني صورت پذيرد. در بعد انديشه، قله بلند برهان به کمک حس و خيال و وهم، بهتر بنا مي شود و از آن جا پرواز، بهتر صورت مي گيرد، و در بعد عمل بايد آنچه در جذب و دفع، دخيل است و گرايشهاي فراواني که مربوط به قواي گوناگون تحريکي است تامين شود تا عقل عملي را در جهشش مشايعت کنند و از شيعيان آن باشند. همان طور که نيروهاي ادراکي حس، خيال و وهم از شيعيان عقل نظري هستند و آن را در انديشه صحيح مشايعت مي کنند و پيروان راستين آن به حساب مي آيند، قواي تحريکي هم نسبت به عقل عملي از شيعيان آن به شمار مي آيند؛ يعني آن را مشايعت مي کنند و دنباله رو آن هستند و مطالب آن را در شئون نازله، شيوع مي دهند.
قرآن کريم از اين جهت فروگذار نکرده است. هم نيازهاي قوه شهوت را بازگو کرده و از انواع و اقسام خوارکيها، پوشاکيها و لذايذ در بهشت سخن به ميان آورده است تا قوه شهوي انسان براي جذب به بهشت جهش پيدا کند و هم قوه غضب را که عامل دفاع ست با بيان انواع و اقسام غضب و عذاب در جهنم تامين کرده است تا قوه غضبي او براي پرهيز از دوزخ تحريک شود. البته همين معنا را در بلنداي «لقاءالله» بازگو کرده است تا عقل عملي او جهشي پيدا کند و محبوب خود را جذب کند و گريزي داشته باشد و از خط مهجور بودن از لقاي الهي برهد.
يکي از اسرار افزوني بخش تشويق و توبيخ در قرآن، بر بخش اقامه برهان نظري همين است. در بين عالمان به دين و دين شناسان افراد دين شناس دين باور، اندکند؛ زيرا بسياري از افراد مسائل علمي را به خوبي درک مي کنند؛ ولي در مقام عمل کمبودي دارند چون رام کردن عقل نظري با اقامه برهان چندان دشوار نيست؛ اما به دام کشيدن عقل عملي دربخش جهش و ايمان، کار بسيار دشواري است. چون شيطان همان گونه که براي عقل نظري، وهم و خيال را دام قرار مي دهد؛ براي
عقل عملي نيز دامهاي فراواني دارد و «نفس اماره به سوء» از بزرگترين ابزارها و وسايل شيطان به شمار مي رود. از اين رو ذات اقدس اله قرآن کريم را در اين مسير قرار مي دهد که همه نيازها را برطرف کند تاعالمان دين شناس ما ديندار، و مؤمنان دين باور، خردمند و فرزانه گردند. براي تامين اين هدف، قرآن کريم از مثالهاي گوناگون، قصه هاي انبيا و امم و قبايل پيشين، سرگذشت تبهکاران و سرنوشت پرهيزکاران استفاده مي کند.