حسن ظن به خدا
اميدوار و خوش گمان به خداوند، پس از لغزيدن و اشتباه اميد عفو و بخشش داردو با اين اميد از خواب برمي خيزد. جمله اي که در دعاي نوراني کميل آمده:«ما هکذا الظن بک و لا المعروف من فضلک»
در دنيا هم جا دارد و اختصاصي به آخرت ندارد. حسن ظن به خدا اين است که انسان، با «کريم» ، «ستار» و «غفار» روبروست. در اين صورت، سعي مي کند که به جنگ کريم نرود و اگر اشتباهي مرتکب شد، از جامه کرامت کريم، مددي بگيرد و خود را با آن بپوشاند و به اين ترتيب، اين حسن ظن، مايه نجات انسان است. در قيامت اگرکسي را که در دنيا پرده دين را ندريد و با اعتراف به حرمت گناه، گناه کرد و گفت:«ربنا غلبت علينا شقوتنا» (84)بخواهند به دوزخ ببرند، عرض مي کند:
«ما هکذا الظن بک» :خدايا، گمانم اين نبود که مشمول گذشت شما نشوم، ندامي رسد: پس گمانت چه بود؟ عرض مي کند: گمان من اين بود که من با ستار، کريم، غفار، حنان و منان روبرويم؛ نه با قهار. آنگاه دستور مي رسد که او را عفو کنيد.
ولي اگر در دنيا اين عقيده حاصل نباشد، در آخرت اين مطلب هرگز به زبان کسي جاري نخواهد شد. انسان بايد در دنيا به اين معنا معتقد و سيرت و سنت او با اين اعتقاد، آميخته باشد تا در آخرت بتواند چنين سخني را بگويد. چون هيچ کس در آن روز، بدون اذن خدا حرف نمي زند و حرف آن روز هم جز حق و صدق، چيزي ديگر نخواهد بود.
بنابراين، اگر کسي با خدا سخني گفت و عرض کرد:«ما هکذا الظن بک و لا المعروف من فضلک» .
معلوم مي شود عمري را در دنيا با همين سنت حسنه گذرانده که در آن روز به او اجازه چنين درخواستي را مي دهند. البته اين طور نيست که خدا همگان را ببخشد؛ بلکه:«يغفر لمن يشاء» (85):هر کسي را خودش مصلحت بداند مي بخشد و چون حکيم علي الاطلاق است، خواست او بر اساس حکمت است، و از آسيب مشيت جزافي و اراده گزافي مصون است.
84. سوره مؤمنون، آيه 106.85. سوره مائده، آيه 18.