طهارت از غفلت

آيه تطهير نيز چنين پيامي دارد. البته طهارت از گناه، از مراحل ابتدايي کمالات اهل بيت (عليهم السلام) است. زيرا فرشته هم معصوم است و گناه نمي کند. پيام آيه تطهير اين است که اگر کسي غيرخدا را ببيند يا بخشي از اسما و صفات خدا را نبيند، در گناه غفلت و جهل به سر مي برد و چنين انساني مذنب است و طاهر نيست. آيه تطهير، اهل بيت را که انسان کاملند از چنين غفلت، حجاب و، ريني هم مطهر مي کند چون آيه، مطلق است و «حذف متعلق» هم نشانه عموم است: «انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا» (26).
در اين آيه، «الرجس» و «يطهرکم تطهيرا» ، مطلق است، يعني خداوند شما را از هر رجسي مطهر کرده است.
امام سجاد (عليه السلام) نقل مي کند که موساي کليم (سلام الله عليه) از خداوند پرسيد: آنها که در قيامت در سايه عرش تو به سر مي برند کيانند؟ فرمود:«الطاهرة قلوبهم و التربة ايديهم و الذين يذکرون جلالي اذا ذکروا ربهم، و الذين يکتفون بطاعتي کما يکتفي الصبي باللبن و الذين ياوون الي مساجدي کما تاوي النسور الي اوکارها و الذين يغضبون لمحارمي اذا استحلت کما يغضب النمر اذا حرد» (27)
يعني، پاکدلان در سايه عرش به سر مي برند؛ آنان که غيرحق را نمي نگرند و نمي خواهند و از هيچ خضوعي و اطاعتي دريغ نمي ورزند، و به همين جهت،«اينما تولوا فثم وجه الله» (28)براي آنها مشهود است، آنگاه کريمه «هو معکم اينما کنتم» (29)
براي آنان روشن مي شود؛ به هر جا بنگرند، چهره رحمت خاص حق را مي بينند و خود را هم در رحمت الهي، غوطه ور مي نگرند.
صدرالدين قونوي از برخي عارفان نقل کرده است که از او پرسيدند: اسم اعظم چيست؟ آن عارف فرمود: شما غير اسم اعظم را به من نشان بدهيد تا من بگويم اسم اعظم چيست(30). اين گفته با سخن هدهد و يا فرشته، تفاوت فراواني دارد. اگر کسي به جايي برسد که «فاينما تولوا فثم وجه الله» براي او حل شود، او همه اسمهاي کوچک را در سايه اسمهاي بزرگ، بزرگ مي بيند و همه اسماي بزرگ را در پرتو اسم اعظم، اعظم مي نگرد. چنين انساني غرق در اسم اعظم است و چنين مقام والايي، طهارت روح طلب مي کند. اگر ذات اقدس اله در قرآن کريم مي فرمايد: هدف اين احکام آن است که شما را تطهير کند؛ يعني به تدريج شما را به پايگاهي برساند که غير خدا را نبينيد.
26. سوره احزاب، آيه 33.27. محاسن برقي، ج 1، ص 79، ح 45؛ همان گونه که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در بسياري از صحنه هاي تاريخي حضور بدني نداشت: «وما کنت بجانب الغربي» (قصص، 44) ؛ «وما کنت بجانب الطور» (قصص، 46) ؛ «ما کنت ثاويا في اهل مدين» (قصص، 45) ولي خداي سبحان با وحي آن حضرت را آشنا مي کرد: «ذلک من انباء الغيب نوحيه اليک» (آل عمران، 44) ؛ حضرت امام سجاد و ساير معصومان (عليهم السلام) نيز نگاراني به مکتب نرفته اند که علومشان محدود به زمان و مکان نيست و نمي توان گفت امام سجاد (عليه السلام) موساي کليم را نديده پس چگونه از او سخني نقل مي کند.28. سوره بقره، آيه 115.29. سوره حديد، آيه 4.30. «سئل ابو يزيد (رحمة الله عليه) عن الاسم الاعظم فقال: اروني الاصغر حتي اريکم الاعظم، اسماء الله کلها عظيمة... » (شرح اربعين، ص 73) .