مراتب دوام طهارت

نکته مهم آن است که روا نيست نيت شخص طاهر از طهارت، رسيدن به روزي فراوان باشد، چون او طهارت جان را وسيله رفاه تن قرار مي دهد. به عبارت ديگر اگر کسي سعي کند، گناه نکند و جانش را از آلودگي برهاند به اين منظور که روزي مادي او زياد بشود، او هدف والايي را وسيله چيزي پست قرار داده و درست مانند اين است که به حکيم فرزانه اي دستور دهند اتاقي را رفت و روب کند. پس انسان بايد بکوشد اين طهارت را وسيله رزق مادي قرار ندهد.
نماز «استسقاء» نيز، همين گونه است: کساني که گرفتار خشکسالي هستند، اگر نماز باران بخوانند، دعايشان مستجاب مي شود ولي آنان نبايد نماز را براي باران بخوانند. گرچه چنين نمازي باطل نيست و هدفشان هم برآورده مي شود؛ ولي اين، مرحله نازله اخلاق است. نماز استسقاء را معصومين (عليهم السلام) نيز مي خواندند؛ اما فرقي هست بين اين که انسان، نماز بخواند براي اين که باران بيايد و بين اين که نماز مي خواند و مي داند که خدا به وعده اش وفا مي کند؛ ولي او به اين قصد نماز نمي خواند و «چو گدايان به شرط مزد» عبادت نمي کند. گرچه مي داند که خدا پاسخ نمازگزاران را با بارش باران مي دهد که در اين صورت، آنان خدا را شکر مي کنند و اگر باران نداد، شکر آميخته با صبر دارند که اين مرحله براي افراد عادي آسان نيست؛ اما براي سالکان کوي حق، يعني کساني که راه را مدتي طي کرده اند، آسان است.
مرحله بالاتر آن است که نه تنها انسان، نماز استسقا يا دوام طهارت را وسيله رزق مادي قرار ندهد بلکه وسيله بودن آن را نيز از ياد ببرد؛ چنين شخصي اصلا غافل از آن است که اين نماز براي ريزش باران است.