معصيتهاي ما براي خدا ضرري ندارد
اميرالمؤمنين7در ادامه خطبه فرمودند:
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِينَ خَلَقَهُمْ غَنِيّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِيَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَاتَضُرُّهُ مَعْصِيَةُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَاتَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أَطَاعَهُ؛
همانا خداوند سبحان، پديدهها را در حالى آفريد كه از اطاعتشان بىنياز، و از نافرمانى آنان در امان بود؛ زيرا نه معصيت گناهكاران به خدا زيانى مىرساند و نه اطاعت مؤمنان براى او سودى دارد.
ترجمة «غنياً عن طاعتهم» را عرض کردم؛ اما اينكه حضرت فرمودند: «آمنا من معصيتهم» به چه معنا است؟ حضرت حق ـ جلت عظمته ـ مخلوقاتي که آفريد، کهکشانها و ثوابت و سيارات و... ـ كه خودش تعداد آنها را ميداند ـ حضرت حق، از طاعت اينها هيچ بهره اي نميبرد و از آثار معصيت آنها هم ايمن است؛ چرا كه هر معصيتي، اثري دارد. اين مطلب را ما بالحس و الوجدان مييابيم. مگر دعاي کميل را نخواندهاي که ميگويد: «خدايا! ببخش گناهاني را که سبب حبس دعا ميشود. ببخش گناهاني را كه سبب نزول بلا ميشود. ببخش گناهاني را كه سبب نااميدي ميشود» و يکي يکي براي تو آثار گناهان را بيان ميکند. در دعاي ابوحمزه ثمالي هم به بعضي از آنها اشاره ميکند؛ پس هر گناهي يک اثري دارد.
همين طور هر عبادت، اثري دارد. «الله اکبر» اثري دارد، «الحمد الله» اثر ديگري دارد، «سبحان الله» يک اثر ديگري دارد و «لا اله الا الله» هم يک اثري دارد. اين اسامي حضرت حق كه در دعاي جوشن کبير بيان شده هر يک، اثري دارد. عبادات ما هم هر يک، اثري دارد. نمازها، هر يک، اثري دارند، ذکرها هم هر يک، اثري دارند. معصيتها هم هر کدام، يک اثري دارد كه عايد خود من ميشود. به خدا که بر نمي گردد. اميرالمؤمنين7 ميفرمايند: «امناً من معصيتهم»؛ يعني حضرت حق ـ جلت عظمته ـ از معصيت بندهها در امان است.
گر جمله کائنات کافر گردند
بر دامن کبرياش ننشيند گرد
چون محتاج نيست، لذا حضرت حق ميفرمايد:
به عزت و جلال خودم قسم! اگر کسي روز قيامت بيايد با عبادت ثقلين که روزها، روزه بوده باشد و شبها، مشغول عبادت باشد، ولي بدون ولايت اهل بيت باشد، او را به رو در آتش جهنم مياندازم 1.
منظور اينکه اين معصيتها و مخالفتهايي که من انجام ميدهم، دود آن در چشم خودم ميرود. با خدا لجبازي نمي توانم بکنم و نميتوانم به خدا ضرر بزنم.
------------------------------
1. بحارالأنوار، ج 27، ص 166.
|