جهاد با نفس
در روايات دارد که روزي اصحاب نبي اکرم9از جنگي بر مي گشتند. در راه برگشت حضرت به اصحاب فرمودند:
مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ الْجِهَادُ الْأَكْبَر؛ 1
آفرين باد به قومي که جهاد کوچک را انجام دادند و جهاد بزرگ بر عهده ايشان باقي ماند.
عرض کردند: «يا رسول الله! ما با کفار و مشرکان جنگيديم و کشته و زخمي شده‌ايم. آيا اين جهاد اصغر است؟! پس جهاد اکبر چيست که بالاتر از اين است؟» حضرت فرمودند: «جهاد با نفس است».
جهاد اکبر اين است که نفس، مي خواهد تو را به طرف دنيا بکِشد؛ اما تو نمي‌روي. مي خواهد تو را به طرف غيبت بکشد؛ اما تو نمي روي. مي خواهد تو را به طرف حسادت با همسايه و رفيق بکشد؛ اما تو نمي­روي. اين مهم است. اين، جهاد با نفس است. چرا جهاد با نفس، اکبر است و بزرگتر از جهاد در ميدان جنگ، است؟
يک جهت آن، اين است که جهاد با کفار، يک روز و دو روز است، يک هفته و دو هفته است يا مثل جهاد ما با صدام، هشت سال است؛ اما در آخر تمام مي شود؛ ولي جهاد با نفس، هميشه و هر شب و روز هست. جهاد اصغر، آتش بسي دارد؛ اما جهاد با نفس، آتش بس ندارد. مؤمن لحظه به لحظه بايد در مقام مبارزه با نفس باشد؛ غيبت نکند، تهمت نزند، خيانت ناموسي نکند، چشم چراني نکند، مال کسي را به يغما نبرد. اين، مهم تر است.
يک جهت ديگر اينکه در جهاد اصغر، يک عده به خط مقدم مي روند و يک عده پشت خط هستند و همه آن‌ها هم مجاهد هستند؛ اما من که مي خواهم با نفسم مبارزه کنم، هميشه در خط مقدم بايد بايستم و مبارزه بکنم؛ لذا اين، جهاد اکبر است.
جهت ديگر اينکه، اگر من به جنگ رفتم و شهيد شدم، قضيه تمام مي شود و من به مرتبة شهادت مي رسم که يک مرتبه خاص دارد؛ لکن مرتبه جهاد با نفس، خيلي بالاتر از شهدا است:
يَأَيَّتهَُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ*ارْجِعِى إِلىَ‏ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً*فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى*وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ*2
تو اى روح آرام‏يافته! *به سوى پروردگارت بازگرد؛ در حالى كه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است *پس در سلك بندگانم درآى *و در بهشتم وارد شو *
------------------------------
1.كافي، ج 5، ص 12.
2.فجر:27- 30.