برخي از حقوق همسايه
حضرت سجاد7 در رساله الحقوق مي فرمايند که وظيفه شماست که آبروي همسايه ات را حفظ بکنيد. اگر نزد شما آمد، احترامش کنيد. در هر حال، مدد کار او باشيد، در پي عيب جويي او نباشيد. هر کسي يک نقصاني و يک نقطه ضعفي دارد. در مقام نباشيد که عيب هاي او را بفهميد. براي پيدا کردن عيب‌هاي او کنجکاوي نکنيد. اگر عيبي از او شنيديد، آن عيب را بپوشانيد و افشا نکنيد. در سختي ها او را وامگذاريد. اگر مشکلاتي برايش پيش آمد، مشکلات او را حل كنيد. اگر خدا نعمتي به او داد، بر او حسد مبريد. اگر اشتباهي از او سر زد، از اشتباهات او چشم پوشي کن. ناداني­هاي همسايه ات را نا ديده بگير. اگر کسي غيبت همسايه ات را کرد، روي آتش ها آب بريز. بگو: «آقا اين‌طوري نيست. همسايه ما شخص خوبي است». آبروي او را حفظ کن. اگر غيبت او را کردند، غيبت او را رد کن. اين هم از وظايف ما در برابر همسايه مان است. دشمن‌هاي او را به او معرفي کن. اگر من فهميدم کسي دشمن او است، به او بگويم: «حواست جمع باشد؛ با تو خرده حساب دارد». بعد حضرت سجاد مي فرمايند: «نيکويي به همسايه، سبب زيادتي عمر است»5.
روايتي از حضرت نبي اکرم9است مي فرمايند: اگر همسايه کمک خواست، او را ياري کن. اگر قرض خواست، به او بده و اگر نيازمند شد، به او ببخش. اگر به او قرض دادي، بعد ديدي مثل اينکه براي او مشکل است قرضش را پرداخت بکند؛ به او ببخش. اگر خيري به او رسيد، تبريک بگو؛ مثلاً مسافرتي رفت يا خدا به او فرزند داد يا عروسي کرد، برو به او تبريک بگو. اگر مريض شد، به عيادتش برو. اگر به او مصيبت رسيد، به او تسليت بگو. اگر فوت کرد، به تشييع جنازه او برو. ديوار خانه ات را بدون اجازة او بلندتر نکن. اگر ميوه خريدي، به او هم هديه کن و گرنه پنهان کن تا بچه هاي او نبينند. با دود خانه‌ات، همسايه ات را ناراحت نکن6.مطلب ديگر اين که اگر به همسايه داخل خانة همساية خود نگاه کرد، چه حکمي دارد؟ روايت از نبي اکرم9 است که فرمودند:
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَرِهَ لِي سِتَّ خِصَالٍ وَ كَرِهْتُهُنَّ لِلْأَوْصِيَاءِ.....وَ التَّطَلُّعَ فِي الدُّور؛7
حرام است براي انسان که در خانه همسايه نگاه بکند. اگر در خانه باز است و مي‌خواهي رد بشوي، سرت را زير بيانداز و برو. چه کاري به داخل خانه همسايه داري؟ اگر به پشت بام رفتي، حق نداري در خانة همسايه خود نگاه بکني. اگر خداي ناخواسته کسي از ديواري يا از پنجره بخواهد در خانه همسايه نگاه بکند و همسايه مثلاً تيري به مغز او زد و آن را متلاشي کرد، خون او هدر است. بايد نگاه نمي‌کرد. حق نگاه کردن نداشت .
روايت از پيغمبر اكرم است كه فرمودند: مَنِ اطَّلَعَ عَلَى مُؤْمِنٍ فِي مَنْزِلِهِ فَعَيْنَاهُ مُبَاحَةٌ لِلْمُؤْمِنِ فِي تِلْكَ الْحَال؛‏8
------------------------------
5.رساله حقوق؟؟؟؟، من‏لايحضره‏الفقيه ، ج 2، ص 623؛ وسائل‏الشيعة، ج15، ص 177.
6. مستدرك‏الوسائل، ج 8 ، ص 424.
7.من‏لايحضره‏الفقيه ، ج 1، ص 188.
8. وسائل‏الشيعة، ج29 ، ص 67.

اگر کسي عمداً در خانه مؤمني نگاه کرد و آن مؤمن هم فهميد و با تير، چشم او را کور کرد، چشم او هدر است، خون او هدر است. حق نداشت اين كار را بکند. علاوه بر اين، عذاب آخرت او هم جدا است.
حضرت اميرالمؤمنين7مي فرمايند: وَ نَهَى أَنْ يَطَّلِعَ الرَّجُلُ فِي بَيْتِ جَارِهِ؛1
پيغمبر9نهي كرد كه کسي به خانة همساية خودش نگاه بکند و از آن اطلاع پيدا کند.
خلاصه اينکه اگر عمل به آداب شرع مقدس مي کرديم، وضعمان بسيار بهتر از اين بود. امام زمان7که مي آيند، همه اين مطالب را پياده مي کنند.يک کسي به در خانه رسول خدا9آمد و خواست از سوراخي داخل خانه حضرت را نگاه کند. حضرت فرمودند: «اين شخص را پيد بکنيد، تا حساب چشم‌هاي او را برسم.» او هم فرار کرد که روايت آن، مفصل است2. اگر دوستان خواسته باشند روايات اين موضوع را ببيند، مرحوم مامقاني -اعلي الله مقامه الشريف- در مرآت الکمال آورده‌اند. من هم از آنجا يادداشت کرده‌ام که بسيار مفصل است يک مقدار کمي از آن را هم مرحوم شهيد دستغيب - اعلي الله مقامه الشريف- در گناهان کبيره خود نقل کرده­اند. يک مقداري از آن را هم مرحوم مجلسي -اعلي الله مقامه الشريف- در حليه المتقين نقل کرده‌اند. مقداري از آن را هم در تفاسير ذيل همين آيه شريفه نقل کرده‌اند. خدا هم دوستاني دارد. اين طور نيست که فقط شما دوستاني داريد؛ خدا هم دوست دارد. در مرحله اول، اهل بيت عصمت و طهارت: هستند. دوستان و احباي خدا، مراتبي دارند. ما هم دوستان خدا هستيم. همه ما از رفقاي خدا هستيم؛ چون خودش در قرآن فرموده «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَه»3‏. خدا اول محبت شروع کرد. ما كه او را نمي شناختيم. اصلاً نمي­دانستيم او کيست؟ خداوند ما را آفريد و ارتباطي بين خودش و ما قرار داد. او اول اظهار محبت و دوستي کرد، ما هم در ادامه با او دوست شديم. ما هم او را قبول داريم. قربان او هم برويم. خدا است ديگر!
------------------------------
1. من‏لايحضره‏الفقيه ، ج 4 ، ص 13.
2. كافي، ج 7، ص 291.
3.مائده:54.