شرك جلي و شرك خفي
بعد مي فرمايد: «و لاتشرکوا به شيئاً». شرک نياوريد و مشرک نشويد؛ نه شرک جَلي نه شرک خفي. شرک جلي چيست؟ اين است که انسان مثل بت پرست‌ها بت بپرستد. اين، شرک جلي است. شرک خفي چيست؟ شرک خفي، مثل اين است که من منبر مي روم، براي اينکه شما خوشت بيايد. اين، شرک خفي است. براي خدا نيست و لو در ظاهر مي گويند براي خدا است؛ اما نه در حقيقت براي شما منبر رفتم. شما را شريک خدا کردم. اگر پولي به فقير مي دهم تا بگويند:
اين چه آدم خوب و دست و دلبازي است، شرک خفي است؛ لکن مؤمنين کساني هستند که شرک به جا نمي آورند، نه شرک جلي نه شرک خفي. بعد مي فرمايد: «و بالوالدين احسانا» مؤمنين کساني هستند که به پدر و مادرشان احسان مي کنند. پدر و مادر ما کيست؟ در روايت دارد که حضرت پيغمبر9 فرمودند: «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة؛3 من و علي دو پدر اين امت هستيم». احسان کردن به اين پدر چيست؟ به فرمايشات ايشان عمل کنيم. هر چه ائمه اطهار:فرمودند، بگوييم: چشم. احسان به آن‌ها پيروي از فرمايشات آن‌ها و تبعيت از اوامر و نواهي آن‌ها است. اين يکي از معاني «و بالوالدين احسانا» است که البته كه اينجا حرف زياد است.
بعد مي فرمايد: «و الجار ذي القربي». به همسايه خود هم بايد احسان بکني. دو گونه همسايه داريم، يکي همسايه خانه، که دربارة حقوقش روايت‌هايي دارد و در آيه شريفه هم هست. همسايه ديگري هم هست که بعد يه توضيح آن مي پردازيم. بعضي از همسايه ها، يک حق بر گردن انسان دارند. طبق قرآن عرض مي کنم. بعضي از آن‌ها دو حق بر گردن ما دارد و بعضي سه حق دارند. همسايه اي که مسلمان باشد و از بستگان من باشد، سه حق دارد؛ يک حق همسايگي، يک حق اسلام و يک حق خويشاوندي. بعضي از همسايه‌ها دو حق دارند؛ مثلا هم مسلمان است و هم همسايه من؛ اما ديگر فاميل من نيست. اين، دو حق بر گردن من دارد؛ حق همسايگي و حق اسلام. يک همسايه هم هست که فقط همسايه است، نه خويش و قوم من است و نه مسلمان؛ مثلا يهودي يا کافر است. اين، يک حق دارد که حق همسايگي است.
روايات مفصلي از اهل بيت عصمت و طهارت:دربارة همسايه رسيده است. روايت از نبي اكرم9است كه فرمودند:
وَ أَحْسِنْ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَكَ تَكُنْ مُؤْمِنا؛ 4
اگر مي خواهيد مؤمن باشي، با همسايه خود نيکي کن.
همسايه حدود پنجاه حق دارد. چند روايات مربوط به همسايه را خدمتتان عرض مي کنم:
نبي اکرم9فرمودند:
مَا زَالَ جَبْرَائِيلُ يُوصِينِي بِالْجَارِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ يُوَرَّثُ بِشَيْ‏ءٍ؛ 5
جبرئيل به قدري سفارش همسايه را به من کرد که من گمان کردم همسايه از همسايه ارث مي برد.
چند روايت به همين مضمون از نبي اکرم9رسيده است.
روايت از نبي اکرم9است:
حرمت همسايه مثل حرمت مادر انسان است . 6
------------------------------
3.بحارالأنوار، ج16 ، ص95.
4. أمالي‏للصدوق، ص201؛ امالي‏للطوسي، ص 120.
5. مستدرك‏الوسائل، ج8 ، ص 422.
6.كافي، ج2 ، ص669.

يک نفر به نبي اکرم9عرض کرد: «يا رسول الله! مي خواهم خانه بخرم. کدام محله بهتر است؟» حضرت فرمودند: «الجوارُ ثُمَّ الدّارُ و الرَّفيقُ ثُمَّ السَّفَرُ»1.همسايه خود را اول ببين کيست، بعد خانه را انتخاب کن. اول همسايه، بعد خانه. در ادامه روايت دارد كه : «الرفيق ثم السفر»؛ يعني اگر به مسافرت مي خواهي بروي، ببين همسفر‌هايت چه کساني هستند. اول رفقا را انتخاب بکن، بعد سفر خود را شروع کن. در روايات دارد که شخصي به محضر حضرت رسول9آمد و از همسايه خود شکايت کرد. حضرت فرمودند: «با او بساز، طوري نيست.» چند روز بعد، دوباره آمد و دوباره شکايت کرد. حضرت دوباره فرمودند: «برو با او بساز، طوري نيست». دفعه سوم آمد و باز از همسايه‌اش شاکي بود. حضرت به اميرالمؤمنين7و حضرت سلمان و مقداد فرمودند: « در مدينه بگرديد و فرياد بزنيد: لعنت خدا و لعنت ملائکه بر کسي است که همسايه اش را اذيت کند.»
در روايت ديگري دارد که يک شخص به محضر نبي اکرم9آمد و عرض کرد: «يا رسول الله! فلاني، روزه مي گيرد، نماز شب هم مي خواند، صدقه هم مي­دهد؛ اما همسايه هاي خود را هم اذيت مي کند». حضرت فرمودند2: «در اين شخص، چيزي نيست او اهل آتش است». در روايت ديگري حضرت فرمودند: «همسايه داري، باعث زيادي روزي مي‌شود»3. اگر مي خواهي رزق و روزي‌ات توسعه پيدا کند، به همسايه هايت نيکي کن. اثر وضعي احسان به همسايه اين است که رزق و روزي زياد مي شود. روايت از نبي اکرم9است كه مي فرمايند: «همسايه داري، موجب آباد شدن شهرها و زياد شدن عمرها مي شود.»4
------------------------------
1.مستدرك‏الوسائل، ج 8، ص 210.
2. بحارالأنوار، ج 68 ،ص 394.
3.كافي، ج 2 ،ص 667.
4.همان، ج 2 ،ص 100.