داستان سگ و بيابان گرد
داستاني ديدم كه به شعر در آورده است؛ اما چون در ماه مبارک رمضان، شعر خواندن، كراهت دارد، خلاصه اش را عرض مي‌كنم. مي گفت: يک نفر بياباني و چادر نشين در بيابان، به يک سگ وحشي برخورد کرد. آن سگ، پاي اين بنده خدا را گاز گرفت. خيلي ناراحت شد و سگ را زد و فرار کرد. بعد به خانه آمد و خيلي ناراحتي و گريه مي‌كرد. دختري داشت؛ آمد و گفت: «بابا! همه اش تقصير خودت است آن سگ که پاي تو را دندان گرفت، تو هم مي خواستي پايش را دندان بگيري. پايش را دندان نگرفتي، حالا هم همين طور ناراحتي و گريه مي‌کني». پدرش گفت: «بابا! اگر دنيا را هم به من بدهند، دندانم را به پاي سگ آلوده نمي کنم.»1
------------------------------
1.بوستان سعدي،باب چهارم، در تواضع

اگر كسي در صحبت کردن به شما تعدي کرد، شما اين خلاف را تكرار نکن و عفت و نجابت خودت را حفظ کن. احکام شرع را در وجود خودت پياده كن. او که کار بدي کرده، خودت مي­گويي که­ كار بدي کرده؛ شما ديگر اين کار بد را تکرار نکن. ملائکه جواب او را مي دهند. پس اگر ظلم، نحوه ديگري غير از مسائل ناموسي و آبرويي شد مي تواني آن را عفو کني يا انتقام بگيري. رواياتي هم دربارة انتقام هست. اگر کسي به ظلم کرد من هم مي توانم انتقام بگيرم و هم مي توانم عفو کنم. هر دوي آن، آيه و روايت دارد. ظاهراً حدود هفده آيه در مورد عفو و بخشش در قرآن هست. دربارة انتقام گرفتن، آيه شريفه مي فرمايد:
فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‏ عَلَيْكُم‏1
[ هر كس به شما تجاوز كرد،] همانند آن، بر او تعدّى كنيد.
مي تواني انتقام بگيري؛ لکن اگر عفو بکني، خيلي بهتر است. آيات و روايات زيادي در ستايش عفو كردن داريم. در سوره اعراف مي‌فرمايد:
خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْف‏ 2
(به هر حال) با آن‌ها مدارا كن و عذرشان را بپذير، و به نيكى‏ها دعوت نما.
در عفو، لذتي است که در انتقام نيست. امروز در روايتي نگاه مي­کردم که حضرت نبي اکرم9قريب به اين مضمون فرمودند: «کيست از شما که مثل ذمذم باشد؟» اصحاب عرض کردند: «يا رسول الله! ذمذم کيست؟» فرمودند: «شخصي بود که صبح به صبح، مي گفت: خدايا! من نمي­خواهم بنده هاي تو آلوده باشند. هر کسي فحش به من داد، غيبت من را کرد، به من تهمت زد، حلالش کردم.3»اين مهرباني او به بنده هاي خدا را مي رساند.
او يکي از دوستان و شيعيان اميرالمؤمنين است كه اين طور مي‌گويد، من هم يکي از دوستان اميرالمؤمنين هستم كه اگر کسي به من چپ نگاه کرده، دنبال او مي‌روم، تا انتقام بگيرم. اگر کسي يک بار، توهيني به من کرد يا به من اعتنا نکرد، من ديگر با او صاف بشو نيستم. اين درست است که انسان کينه ورز باشد؟ کينه ورزي از اوصاف شيطان است. انسان بايد عفو و بخشش و گذشت داشته باشد. مخصوصاً براي خويشان و اقارب و دوستان، گذشت داشته باشد.
داستان امام حسن مجتبي7‌را توجه بفرماييد روايت آن، مفصل است. نوشته اند که حضرت، خيلي زيبا بوده‌اند.همه چهارده معصوم زيبا بوده‌اند؛ اما هر يک از آن‌ها در يک جهتي جلوه گري داشتند. حضرت امام حسن7 در زيبايي جلوة بيشتري نسبت به امام حسين7و ديگر ائمه: داشتند. خيلي خوش لباس هم بودند. يک اسب خوب سوار شده بودند و مي رفتند. يک نفر از شام به مدينه آمده بود. وقتي حضرت را ديد، مجذوب شد. سؤال کرد: «اين آقا کيست؟» گفتند: «اين، حسن بن علي8است». گفت: «حسن بن علي بن ابي‌طالب؟» گفتند: «بله». معاويه بذر کينه و دشمني را در قلوب مردم شام پاشيده بود. اين شخص هم به سبب عنادي که با اميرالمؤمنين7داشت، دويد و لجام اسب حضرت را گرفت و شروع به فحاشي کرد و آنچه سزاوار معاويه و معاويه صفتان بود، به حضرت امام حسن7گفت.
وقتي که فحش هايش تمام شد، حضرت فرمودند: «السلام عليک يا أخ العرب. شما ظاهراً غريب هستيد که به اينجا وارد شده‌ايد؟ منزل ما وسيع است. بيا برويم مهمان ما باش.آنجا از تو پذيرايي مي کنيم. اگر دشمن به تو روي آورده است ما کفايتت مي کنيم. اگر هم قرضي داري، قرض‌هايت را ادا مي کنيم. بيا به منزل ما برويم.» اين بنده خدا يکباره منقلب شد و گفت: «الله يعلم حيث يجعل رسالته؛ خدا مي داند که رسالتش را در کجا قرار بدهد».4 حضرت قدرت داشتند با يک اشاره، نابودش کنند؛ زيرا زمين و زمان به فرمان امام است. حضرت اباعبدالله7 فرمودند:
وَ اللَّهِ مَا خَلَقَ اللَّهُ شَيْئاً إِلَّا وَ قَدْ أَمَرَهُ بِالطَّاعَةِ لَنَا5.
قسم به ذات احديت! هر چه خدا خلق کرده است، به او دستور داده که از ما اطاعت کند.
زمين و زمان، جمادات، نباتات، حيوانات، همه و همه به فرمان امام هستند، اما حضرت ابداً اين طور برخورد نمي کنند. پس اگر به انسان ظلم و تعدي شد، مي تواند در بعضي از موارد، انتقام بگيرد؛ اما اگر انتقام نگيرد، بسيار بجا و بهتر است. در آيه شريفه خطاب به نبي اکرم9مي‌فرمايد:
وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا 6
آن‌ها بايد عفو كنند و چشم بپوشند.
نبي اکرم9با آن قدرت الهي که داشتند؛ موقعي که مکه را فتح کردند، مي توانستند از همة مشرکان عنود، انتقام بگيرند؛ لکن ابداً اين کار را نکردند و فرمودند: أنتم الطلقاء7 همه را بخشيدم؛ ما هم از امت همين پيغمبر هستيم. براي عفو کردن، خويشان و نزديكان و دوستان، مقدم هستند؛ اگر ظلمي به شما كردند، آن‌ها را عفو کنيد. خودت را معطل نکن و همين جا او را عفو بکن آقا. نگذار به برزخ و قيامت برسد. خدا هم به تو عوض مي دهد. بگو: خدايا! چون از دوستان اميرالمؤمنين است و اظهار دوستي با آن حضرت مي کند، او را عفو کردم. حضرت امير هم به تو عنايت مي‌کنند. به هر حال، هيچ وقت در قلبت کينه نگه ندار.
------------------------------
1.بقره:194.
2.اعراف:199.
3. بحارالأنوار، ج 68 ،ص 423.
4. همان، ج43، ص344.
5.همان، ج 44 ، ص183؛ مناقب، ج 4 ،ص 51.
6.نور:22 .
7. بحارالأنوار، ج 97 ، ص 59.