رفع گرفتاري به وسيلة قرآن
روايت عجيبي است كه در آن، اميرالمؤمنين7 فرمودند: اگر از امري مي ترسي و ناراحتي، صد آية از هر جاي قرآن را دنبال هم بخوان. بعد از اينکه صد آيه را خواندي، بعد سه بار اين ذکر را بگو: «اللهمَّ اكْشِفْ عَنَّي البَلاء»؛ گرفتاري از تو بر طرف مي شود4.اين، اثر قرآن است. چه داروي ديگري چنين اثري دارد؟
نبي اکرم9فرمودند: کسي که به فرزند خود قرآن را ياد بدهد، روز قيامت، خدا پدر و مادر اين فرزند را مي طلبد و دو حوله به هر يک مي پوشاند که نور آن دو، بهشت را روشن مي‌کند5. روايت ديگري است که حضرت فرمودند: کسي که به فرزند خود قرآن بياموزد، ثواب کسي را به او مي­دهند که خانه خدا را ده هزار بار طواف کرده باشد. خيلي است! کسي که به فرزندش قرآن ياد بدهد، خداوند در قيامت، ثواب ده هزار حج ، ده هزار عمره، ده هزار بنده آزاد کردن از اولاد حضرت اسماعيل، لباس پوشاندن به ده هزار فقير به او مي دهد. به ازاي هر حرفي كه به اين بچه ياد مي دهد، ده تا حسنه به او مي دهد. ده گناه او را هم مي بخشد6. قرآن چنين کتابي است. کلام الله است. حضرت نبي اکرم9مي فرمايند: هر حرفي از حروف قرآن، هفتاد هزار معنا دارد7. هر آيه اي را که حساب کنيد، هفتاد بطن داد8. يعني هفتاد طبقه دارد. اين معنايي که حضرت فرمودند، مال طبقه اول آن است يا طبقه دوم يا سوم است، ما نمي دانيم. عجيب چيزي است قرآن. در روايتي دارد 77 هزار شعبه علم در قرآن نهفته شده است9. خود قرآن دربارة‌فضيلت خودش چنين مي‌فرمايد: و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنين10؛ قرآن شفا دهنده است. يکي از شفعاي روز قيامت، قرآن است. اولين شافع، پيغمبر9 است بعد از آن، قرآن است.
------------------------------
4. كافي، ج 2 ،ص 621.
5. همان، ج 6، ص 49 .
6. بحار الانوار، ج 89، ص 188 ؛ جامع الاخبار ، ص 49.
7.مجمع‏البحرين، ج 4 ، ص312.
8.سفينه البحار، ج1،ماده بطن ؛ الميزان ، ج‏1، ص7.
9.؟؟؟؟ غزالي در احياء العلوم تعداد علومي را كه در قرآن وجود دارد ، هفتاد و هفت هزار و دويست علم مي داند (احياء العلوم، ج1،ص289).
10. اسراء:82

روز قيامت، همه در صحراي محشر ايستاده­اند. حالا ما که -ان‌شاءالله- زير سايه لطف الهي و اهل بيت: آن گوشه ايستاده­ايم و کاري به ما ندارند؛ ان‌شاء الله. همة جمعيت از زمان حضرت آدم تا زمان خاتم9همه آنجا ايستاده­اند. مي بينند که از آن طرف محشر، يک نور خيلي فوق العاده­اي تابيد. نگاه مي کنند، مي بينند، جواني است خيلي قد بلند و با لباس‌هاي زيبا؛ به قدري زيبا است که نمي شود از آن چشم برداشت. توجه همه را جلب مي کند. مي­گويند اين جوان کيست که به واسطه نور او محشر روشن شد؟ تا اينكه همين طور مي آيد و مي آيد تا به صف انبيا مي­رسد. مي گويند: «او از پيغمبران اولوالعزم است»؛ اما از آن‌ها هم رد مي شود. مي­گويند: «از اوليا است»؛ ولي از آن‌ها هم رد مي شود. از مقربين رد مي شود. مرتب رد مي شود تا به عرش الهي مي رسد و به سجده مي افتد سؤال مي کنند: «اين کيست؟» مي گويند: «اين، قرآن است». حقيقت قرآن است. به او خطاب مي شود: «بلند شو شفاعت بکن. هر کس را مي خواهي، شفاعت بکن». قرآن بلند مي شود و آن‌هايي را که به قرآن عمل مي کنند شفاعت مي کند، نه كساني كه فقط قرآن را مي خوانند1.
يک شب حضرت امير7با يک نفري از اصحاب در کوچه هاي کوفه راه مي رفتند. شنيدند داخل خانه‌ي کسي قرآن مي خواند. مي نالد و گريه مي کند و قرآن مي خواند. آن كسي که با حضرت امير7بود عرض کرد: «يا علي خوشا! به حال اين شخص!» فرمودند: «باشد تا خبرت کنم». گذشت و رفت، تا اينكه جنگ نهروان به پا شد و چند ماه طول کشيد. يک کسي در خط مقدم به جنگ حضرت آمد. حضرت همان صحابي را كه آن شب با هم بودند، صدا زدند و فرمودند: «اين كسي را كه آمده با من بجنگد مي شناسي؟» عرض کرد: «نه؛ يا امير المؤمنين!» فرمودند: «همان است که آن شب داشت گريه مي کرد و قرآن مي خواند. اين، همان است»2.
اين‌ها که کربلا آمدند و با حضرت اباعبد الله7جنگيدند، مگر قرآن، همراه نداشتند؟ مگر قرآن نمي خواندند؟ قرآن مي خواندند؛ لکن عمل کردن به قرآن است؛ لذا روايت دارد: «رب تال القرآن و القرآن يلعنه»3؛ چه بسا اشخاصي که قرآن مي خوانند؛ اما قرآن، آن‌ها را لعن مي کند»، کساني که به قرآن عمل نمي کنند.من که مثلاً غيبت مي کنم و آبروي مردم را از بين مي برم و آيه غيبت را هم مي خوانم، قطعاً قرآن من را لعن مي کند. آيه زکات همين طور، رباي آن، همين‌طور، آية حفظ چشم همين‌طور. پس اين نيست که هر کسي قرآن بخواند، قرآن او را شفاعت كند؛ بلكه هر کسي عمل به قرآن بکند، قرآن شفيع او است. اين، مهم است. از خدا بخواهيم که خدا توفيق بدهد ما به قرآن عمل بکنيم.
------------------------------
1.كافي، ج 2 ،ص596.
2.همان،ج33 ،ص 399.
3. همان، ج 89، ص 184.