نگراني پيامبر براي امت خود
در روايت ديدم که وقتي که آيات «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ*لهََا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكلُ‏ِّ بَابٍ مِّنهُْمْ جُزْءٌ مَّقْسُوم‏»1 بر نبي اکرم 9نازل شد، حضرت شروع به گريه كردند و محزون و مهموم شدند. معناي آيات، اين است كه تمام معصيت کارها وارد جهنم مي شوند. جهنم، هفت در دارد و هر كسي از در مخصوص وارد مي شود. پيغمبر، شروع کردند به گريه کردن که «آيا امت من هم وارد جهنم مي شوند؟» خيلي منقلب شدند و کسي هم جرأت نداشت پهلوي پيغمبر برود و بگويد چرا اين حالت را داريد؟ حضرت را به روي خودشان بستند و گريه مي کردند. اصحاب گفتند: «حضرت رسول، خيلي به حضرت زهرا8علاقه دارد. بفرستيد حضرت زهرا بيايند و بپرسند: چه شده است؟ » حضرت سلمان مي گويد: من رفتم محضر حضرت زهرا8در حالي كه داشتند جو آسياب مي کردند. جريان را گفتم. حضرت زهرا فوراً آمدند. سلمان مي گويد: «به خدا قسم! موقعي که حضرت زهرا از خانه بيرون آمدند، چادري كه سرشان بود را نگاه کردم. ديدم دوازده جاي آن، پاره است و با ليف خرما وصله زده­اند». حضرت سلمان مي گويد: «من شروع کردم گريه کردن كه اين چه وضعي است؟ دنيا مال اينها است و آخرت مال اين‌ها است؛ اما اين طور زندگي مي‌کنند».
سلمان مي گويد: حضرت زهرا بر حضرت رسول وارد شد. عرض کردند: «پدر جان! حضرت سلمان از چادر من تعجب کرده است و مي گويد: دختران حاکم‌ها و سلاطين چه وضعي دارند و دختر پيغمبر بايد با اين وضع باشد؟! لکن پدر جان! خبر ندارد كه پنج سال است که ما ازدواج کرده‌ايم و يک پوست داريم که روزها روي آن براي حيوان هايمان علف مي ريزيم، تا بخورند و شب‌ها زير پايمان مي اندازيم و روي آن مي خوابيم»2.
البته من نمي گويم ما هم اين طور باشيم؛ امکان ندارد. مي فرمايد: «لا تقسروا أولادكم على آدابكم فإنهم مخلوقون لزمان غير زمانكم»3. با آداب زمان جلو بيا. اصلاً امکان ندارد کسي اين طور زندگي بکند؛ لکن اين طور هم درست نيست که در خانة عده اي، فرش‌هاي بسيار روي هم باشد و يک نفر هم آن‌قدر بيچاره باشد كه يک موکت نداشته باشد زير پايش بيندازد. اين درست است؟ خدا شاهد است که مکرر به ما گفته‌اند که مثلاً شش نفر هستند در يک اتاق گِلي. در اين اتاق، چهار تا بچة دختر و پسر دارند و خودشان هم هستند. دوازده متر فضا دارد که حتي جاي خوابيدن آن‌ها هم نيست. آن وقت من هم يک خانه مجلل داشته باشم. سزاوار است آقا؟ خدا از اين‌ها مي گذرد؟ حقوق اين‌ها پهلوي من بماند و من بهشت هم بروم؟!
منظور اينكه حضرت زهرا اين طور بودند.حضرت زهرا عرض کردند: «پدر جان! چه شده است که اين طور گريه مي‌کنيد؟» حضرت رسول فرمودند: «دختر جانم! اين آيه نازل شد: وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ*لهََا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكلُ‏ِّ بَابٍ مِّنهُْمْ جُزْءٌ مَّقْسُوم. جهنم جايگاه همه معصيت کارهاست. حضرت زهرا تا اين مطلب را شنيدند شروع کردند ناله زدن و گريه کردن که «الويل ثم الويل». واي بر کساني که وارد جهنم مي شوند.اميرالمؤمنين وارد شدند و شروع کردند به گريه كردن که: «اي کاش مادر، من را نزاييده بود، تا اسم آتش را بشنوم»4. حضرت سلمان گفت: «اي کاش من گوسفندي بودم و من را قطعه قطعه مي کردند و اسم آتش را نمي شنيدم». اين است برادر من. آياتي که با لحني شديد دربارة لباس اهل جهنم و خوراک و شرابشان صحبت فرموده، زياد است. خودتان مطالعه بفرماييد5. مي فرمايد يک عده اي از اهل جهنم بعد از هفتاد سال که فرياد مي زنند: «العطش العطش» به آن‌ها آبي مي دهند بخورند. وقتي خورد چه مي شود؟ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّراب‏6 موقعي که آب را مقابل صورت آن‌ها مي آورند، پوست صورتشان بريان مي شود، مثل سرهاي گوسفندان که وقتي به آتش مي گيرند، چه صورتي پيدا مي کند؟! آقا يک وضع عجيبي است. لکن انسان مي تواند تمام گناهان را بايگاني بکند. يک شب، دو شب ديگر بيشتر از ماه مبارک نمانده است. موقع افطار از خدا بخواهيم؛ خدا مي بخشد، عفو مي کند. ما را دوستمان دارد. محبت و علاقه او به يک يک ما و دوستان اميرالمؤمنين هفتاد برابر محبتي است که مادر به تک فرزند خود دارد. مادر به تک فرزند خود چقدر علاقه دارد؟ خداوند هفتاد برابر آن به من و شما علاقه دارد. ما را مي خواهد. ما را دوستمان دارد. ما را براي تکامل، سعادت، پيروزي خلق کرده است، نه براي آتش جهنم؛ اما اعمال ما، اين طوري است که دست و پا گير ما مي شود. ناصري مي تواند پرونده هاي چندين سالة خود را با يک بار رفتن به در خانه خدا پاك كند. دو رکعت نماز بخوان و بگو: «خدايا! نفهميدم، اشتباه کردم». حق الله را خدا مي بخشد؛ لکن حق الناس اگر به گردن من باشد، تصميم بگيرم حق الناس را بدهم.
------------------------------
1.حجر:43و44 ( و دوزخ، ميعادگاه همه آنهاست! *هفت در دارد و براى هر درى، گروه معيّنى از آنها تقسيم شده‏اند).
2.بحارالأنوار، ج 40 ،ص : 323.
3. ( فرزندان خود را به آداب زمان خود مجبور نكنيد؛ چرا كه آنها براي زمان ديگري غير از زمان شما خلق شده اند)حكت منسوب به حضرت امير المومنين7؛ شرح‏نهج‏البلاغة، ج 20، ص 267.
4. بحارالأنوار، ج 43،ص 88.
5. مانند حاقه:30، يونس:4،معارج:17،فرقان:12،ق:30.
6. كهف:29.