دنيا در نظر اميرالمؤمنين7
امير المؤمنين7 مي فرمايند:
وَ اللَّهِ لَدُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِي عَيْنِي مِنْ عِرَاقِ خِنْزِيرٍ فِي يَدِ مَجْذُومٍ؛1
به خدا قسم اين دنيايي که شما به اين عظمت به آن نگاه مي کنيد، در نظر من، مثل يک استخوان خوک است؛ آن هم استخوان خوکي كه در دست يک آدم جذامي است. آدم جذامي، آن است که پوست هاي بدن او شکاف خورده و خون و چرک از آن بيرون مي آيد. اين بيماري، مُسري است و همه از او فراري هستند. يک تکه استخوان خوک، دست چنين آدمي باشد، شما به اين استخوان چطور نگاه مي کنيد. حضرت امير7مي فرمايد: «و الله! دنيايي که شما به آن نگاه مي کنيد، در نظر من مثل آن استخوان هاي خوک در دست آن جذامي است».
من هم که دوستدار آن حضرت هستم، دست کم يک مقداري پيرو ايشان باشم. نمي­گويم همة قلب خود را براي خدا خالي کن؛ نه اقلاً يک گوشه آن را خالي بگذار که خدا هم داخل آن بيايد. در روايت دارد:
الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَيْرَ اللَّهِ 2
قلب مؤمن، حرم خدا است. خدا در عالم وجود نمي گنجد، در آسمان ها ، کهکشان‌ها، در همه اين‌ها جاي خدا نيست؛ اما در قلب مؤمن مي گنجد. حضرت فرمودند: «قلب مؤمن، جاي خدا است. چيز ديگري در آن قرار نده»؛ ولي ناصري در قلب خود همه چيز قرار داده است. گاو صندوق، کتابخانه، خانه و ... همه چيزهاي او در همين جا است. حالا خدا مي خواهد بيايد؛ کجاي آن بيايد؟ ملائکه مي خواهند نازل بشوند، کجاي آن نازل بشوند؟ جاي آن‌ها نيست. قلبي که انبار است، قلبي که گاو صندوق، کتابخانه، منبر و محراب در آن است، جا ندارد تا خدا در آن بيايد. ملائکه هم اينجا هيچ جا ندارند. ملائکه جايي نازل مي شوند که خالي باشد. اگر مي خواهيد ملائکه نازل بشوند، اگر مي خواهي با حق ارتباط پيدا بکني، قلب خود را خالي بکن و محبت اين ها را کنار بگذار.
نمي گويم دنيا را کنار بريز. اهل بيت عصمت و طهارت:مگر دنيا را نداشتند؟ حضرت اباعبدالله متموّل بودند. چقدر املاک داشتند! ولي مي بخشيدند3. حضرت امير المؤمنين7 36 رشته قنات و مزرعه
------------------------------
1. نهج‏البلاغة، ص 510.
2. بحارالأنوار، ج 67 ، ص 25.
3. ر.ک: بحارالأنوار، ج 44 ، ص 189.

داشتند؛ لکن همه را براي فقرا و بيچاره ها وقف کردند. باغ فدکي که داشتند و مال حضرت زهرا3بود؛-سابقاً ديدم كه - روزي 94 مثقال طلا در آن زمان، سود و نتايج آن بود؛ اما خوراک آن‌ها چه بود؟ سه شب، سه شب، گرسنه بودند. دل به آن نبسته بودند. الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا 1. صريح قرآن است كه مال دنيا خوب است داشته باشي؛ اهل بيت: هم داشتند. حضرت امام حسن7مگر نداشتند؟ روزها سفره مفصلي مي‌انداختند؛ عرب ها مي آمدند مي خوردند. تمام روزها سفره اطعام آن حضرت پهن بود2.
حضرت اباعبدالله7موقعي که براي کربلا حرکت کردند، هزاران نفر دنبال آن حضرت بودند و خرج آن‌ها با ايشان بود. در کتاب لئالي نوشته است که چند اسب بود كه جواهرات و طلاجات بار آن‌ها بود3. داشتند؛ اما دل به آن نبستند. وقتي به کربلا رسيد، گفت: «خدايا! همه را کنار گذاشتم. به سوي تو آمدم. همه را کنار زدم همه را رها کردم که تورا ببينم». حضرت امير هم همين را مي خواهد بفرمايد. «عظم الخالق في أنفسهم». خدا در نفس اين‌ها خيلي با عظمت و بزرگ است و «صغر ما دونه في أعينهم»، غير خدا در نزد اين‌ها خيلي کوچک است، هيچ ارزش ندارد. انسان بايد چنين حالتي داشته باشد. اولياي الهي به اين جاها رسيده اند.
------------------------------
1. مال و فرزند، زينت زندگى دنياست. كهف:46.
2.ر.ک: بحارالأنوار، ج43 ،ص 331.
3. ؟؟؟؟