انواع اجل
موقعي که انسان در شکم مادر، چهار ماهه شد و روح در او دميده شد، ملکي از طرف حق مي آيد و عمر او را مي نويسد. عزت و ذلت او ، صحت و مريضي او، غنا و فقر او را مي نويسد.موت و حيات او را هم آن موقع مي نويسد؛ لکن اجل و مرگ، بر دو قسم است؛ مثلا شرکتي که ماشيني را مي سازد، مي گويد: موتور اين ماشين، سي سال مي تواند کار بکند. آخرين قدرت کار اين ماشين، سي سال است؛ لکن به شرطي که به آن رسيدگي شود و درست استفاده كنند. اگر طبق قدرت آن، بر آن سوار کرديد و مواظبت کرديد، اين ماشين سي سال عمر مي کند؛ اما اگر سوار ماشين شديم و تندتر از حد مجاز رفتيم و برخلاف موازين عمل کرديم رفتيم و تصادفي شد يا ماشين وارونه شد، اين تقصير سازنده ماشين نيست. سازنده ماشين گفت: اگر بعضي شرايط را رعايت بکني، اين ماشين، سي سال کار مي کند. تو خودت ضوابط را مراعات نکردي لذا كمتر کار کرد.
اجل­ها هم همين‌طور است؛ ما دو دفتر داريم؛ يک دفتر داريم که به آن لوح محفوظ مي گويند.در آن نوشته است که آخرين درجه عمر ناصري چند سال است. به هيچ وجه، مطالب اين لوح محفوظ، تغيير نمي كند.
يک لوح اثبات هم هست كه در آن نوشته است که اگر شخص قطع رحم بکند، اگر با پدر و مادر خود بدگويي بکند، اگر چشم چراني بکند، اگر کلاه برداري بکند، عمر او چهار سال، ده سال، بيست سال کم مي­شود. اين ديگر دست خودت است. مقدار عمري که در لوح اثبات تعيين مي شود، دست خودت است. اگر کسي قطع رحم بکند، عمر سي سالة او سه سال مي شود2. اين بدن بنا بود سي سال کار بکند؛ اما خودت سه ساله اش کردي. خيانت ناموسي شد، عمر سي سالة تو پنج ساله شد. خودت باعث شدي. پس هر شخصي، دو لوح دارد؛ يک لوح محفوظ است که قطعاً از آن نمي گذرد و اضافه نمي شود و يک لوح اثبات است. اين لوح اثبات، کم و زياد مي شود.موقعي هم که لوح اثبات يا همان لوح محفوظ، به آخر رسيد، روح را مي­گيرند. اين مطلب، صريح آيات قرآن است3. که امثال انبيا را خود حضرت احديت قبض روح مي كند. امثال شماها و اولياي الهي را حضرت عزرائيل‌ که از يکي از ملائکه مقرب حضرت احديت است- كه قربان او برويم - قبض روح مي كند.
------------------------------
2. وسائل‏الشيعة ج : 21 ص : 537
3. «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حينَ مَوْتِها». (زمر:42).