وضعيت رفت و آمد زنان در گذشته
آقا شيخ جواد سهلاوي از رفقاي صميمي ما و متولي مسجد سهله بود. خدا رحمتش کند! تشرفات مکرر به محضر امام زمان7داشت. هميشه هم سهله در بيابان نشسته بود و آدم عجيبي بود. چند سال پيش در نود سالگي فوت کرد. او نقل مي کرد: من پنج- شش ساله بودم. در نجف يا کربلا رسم اين بود که زني که مي خواست از خانه بيايد بيرون، نگاه مي کرد که مردي در کوچه نباشد. زن‌هاحمام هم که مي رفتند، شب‌ها مي رفتند. مي گفت: اگر زني وسط کوچه داشت مي رفت و مردي مي رسيد، رويش را به ديوار مي کرد و مي نشست، تا آن مرد رد بشود، بعد بلند مي شد و مي رفت. مي گفت: يك بار من با پدرم در کوچه مي رفتم به زني رسيديم كه داشت مي آمد. زن رويش را به ديوار کرد؛ ولي ننشست.پدرم گفت: «چقدر اين زن بي حياست! نمي نشيند که ما رد بشويم.» صد سال قبل، اين‌گونه بوده است؛ حالا ببين چطور شده؟!