معناي ديگر براي تقسيم رزق
ممکن است منظور از «فقسم بينهم معيشتهم» غذاي روحي باشد. حضرت حق غذاي روح انسان را تقسيم کرده است. يک مرتبه اي از غذا براي او تعيين کرده است. اين مثال را بزنم تا واضح بشود. اقتضاي علم در وجود همه هست؛ لکن بعضي‌ها مي‌روند دنبال آن و اين اقتضا را به فعليت مي‌رسانند، عالم مي‌شوند، مهندس مي‌شوند، دکتر مي‌شوند و بعضي‌ها هم حالش را ندارندو همان کلاس پنجم يا سيکل يا ديپلم مي‌ايستند. پس اقتضاي معارف در همه هست. همه مي‌توانند خودشان را از اولياء الله قرار دهند. اين اقتضا در وجود من هست؛ اما نرفتم دنبال آن، خودم عقب افتادم. چه کار کنم؟ اما اگر يک نفر هست که دنبال آن رفته و دکتر شده است، خودش زحمت کشيده است. پس «ما تقسيم کرده­ايم»؛ يعني علم را تقسيم کرده ايم يعني اين که در وجود هر کسي، اقتضاي کسب معارف قرار داده‌ايم. همه مي‌توانند حضرت سلمان باشند. همه مي‌توانند اويس قرني بشوند. همه مي‌توانند که مرحوم قاضي بشوند يا ميرزا جواد آقا تبريزي بشوند. اگر نشدي، تقصير خودت است. به کسي چه؟ ما اقتضاي آن را به شما داديم، مايه اش را به شما داديم. خوب دنبال آن نرفتيد. به کسي چه مربوط است؟