رهبرى و حسن خلق‏
رسول اكرم صلى الله عليه و آله به عنوان رهبر اسلام، خوش خويى را در حد كمال داشت تاجايى كه‏از سوى‏خداوند به مدال انَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظيمٍ «1» مفتخر گشت.
با تأمّل در اين آيه شريفه و اخلاق بسيار نيكوى پيامبر و جانشينان معصومش درمى‏يابيم كه خوش خويى از ضروريات اخلاق رهبرى در اسلام است و هر كس بهره بيشترى از آن داشته باشد به نبى اكرم نزديكتر است؛ چرا كه فرمود:
«اشْبَهُكُمْ بى احْسَنُكُمْ اخْلاقاً» «2»
خوشخوترين شما شبيه‏ترين كس به من است.
آراستن قدرت رهبرى و حكومت به خوش خلقى كارى مدبّرانه است كه بسان دژى پولادين از كيان رهبرى صيانت مى‏كند؛ چنانكه‏امام على 7 فرمود:
«حُسْنُ السّيرَةِ جَمالُ الْقُدْرَةِ وَ حِصْنُ الْامْرَةِ» «3»
نيكو سيرتى زينت قدرت و دژ حكومت است.
مقام ارجمند ولايت اقتضا دارد كه «رهبر» در رأس هرم امّت با رويى خوش، سيرتى زيبا و چهره‏اى شاد و بشّاش با مردم روبه‏رو شود، چنين حالتى سبب مى‏شود كه شهروندان كشور اسلامى همواره آن حالت زيبا را به ذهن بسپارند و پيوندى عاطفى و قلبى با او برقرار سازند. اميرمؤمنان (ع) در اين باره نيز مى‏فرمايد:
«مَنْ حَسُنَ خُلْقُهُ كَثُرَ مُحِبُّوهُ وَ انَسَتِ النُّفُوسُ بِهِ» «1»
هر كس خلقش نيكو باشد، دوستدارانش فراوان و مردم با او مأنوس مى‏شوند.همچنين از بركات پربار خوشرويى، آسانى كارها و پيشرفت آنها در بسيارى از زمينه‏هاست. چنانكه همان امام فرمود:
«مَنْ حَسُنَ خُلْقُهُ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُهُ» «2»
كسى كه خوشخو باشد، راهها [ى پيشرفت‏] برايش آسان مى‏شود.