عزّت و كرامت
عزّت يعنى حالتى كه مانع شكست انسان مىشود، ارض عزاز از همين ريشه است؛ يعنى زمين سخت ونفوذناپذير كه نوك كلنگ در آن كارگر نمىافتد. «1» عزّت در آيات قرآنى به معناى، صلابت، پيروزى بدون شكست، دست نايافتنى، سختى و حميّت و مردانگى به كار رفته است. «2» منبع عزّت، نزد خدا و عزيز واقعى اوست و آن كه بخواهد عزّت يابد بايد از او بخواهد:
«مَنْ كانَ يُريدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَميعاً ...» «3»
هر كس عزت مىخواهد [بايد از خدا بگيرد زيرا] همه عزّت از آن خداست.
و رسول خدا صلى الله عليه و آله و مؤمنان واقعى- از راه ايمان به خدا- بدان دست يافتهاند:
«وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ» «4»
عزّت، از آن خدا و پيامبرش و مؤمنان است.
و به همين دليل، عزّت و كرامت نفس، از اصول اخلاق اسلامى است كهبه هيچ عنوان نبايد خدشهدار گردد. ابو بصير از امام صادق عليه السلام، چنين نقل مىكند:
«انَّ اللَّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى فَوَّضَ الَى الْمُؤْمِنِ كُلَّ شَىْءٍ الّا اذْلالَ نَفْسِهِ» «1»
خداوند متعال همه چيز را به مؤمن واگذارده جز خوارساختن خودش را.
سيره خاندان وحى نيز چنين بود كه هرگز زير بار ذلت نمىرفتند و در هيچ شرايطى، عزتنفس را از دست نمىدادند، گرچه به قيمت جانشان تمام شود. چنانكه حضرتسيدالشهدا عليه السلام سربه شمشير سپرد، ولى آن را در برابر يزيد خمنكرد وعقيدهاش اين بود كه:
«مَوْتٌ فى عِزٍّ خَيْرٌ مِنْ حَياةٍ فى ذُلٍّ» «2»
مرگ با عزت، بهتر از زندگى با ذلّت است.
و بايد اعتراف كرد كه شوكت دين و سربلندى اسلام، همواره در گرو عزت و صلابت عزّتمداران معصوم و مؤمنان عزّتمند بوده است و حضرت امام خمينى قدس سره از زمره آنان است. آن عزيز سرفراز، با آشنايى كامل از اين اصل اسلامى، هم خويشتن را از هر چيزى كه بوى ذلّت مىداد، دور داشت و عزّت و كرامت نفس را در حدّ اعلا حفظ كرد و هم امّت اسلامى را به قلّه عزت، رهنمون گشت و مجد و عظمت اسلام را احيا كرد. آن فرزانه، با بصيرت ويژهاى كه نسبت به كلّ اسلام، از جمله اخلاق و عرفان آن داشت، به خوبى از اسباب و انگيزههاى عزت نفس با خبر بود و با كسب و تقويت آنها عزيزروزگاران شد و عزت را براى ديگران نيز به ارمغان آورد. در اينجا به برخى از راههاى كسب عزّت و تطبيق آن با زندگى آن امام راحل مىپردازيم:
|