توكّل‏

توكل آن است كه انسان به خدا اعتماد كرده و با وثوق به حسن تدبير و تقدير او، امور خويش را به او واگذار نمايد.
توكل پشتوانه محكمى براى فعاليت بوده، مشعل اميد را در دل روشن و يأس را از آن مى‏زدايد. توكل در انسان ايجاد شهامت نموده و روح را تقويت و به آن آرامش مى‏بخشد. زيرا متوكل بر خدا تكيه مى‏نمايد و خداوند قدرتش بى‏انتها و بر همه چيز تواناست و فرموده است:
«وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ...» «1»
هر كس به خدا توكل كند، خدا او را كفايت نمايد.
در توكّل، انسان از فعاليت و تدبير باز نمى‏ايستد، بلكه با به كار گرفتن نيروى خود و آنچه كه بر حسب كار مورد نياز است، تنها به خدا اعتماد مى‏كند و عامل پيروزى را فقط خدا مى‏داند. «2»
ايجاد روحيه توكل به زمينه‏هايى نياز دارد از جمله: شناخت خدا، كسب مراتب توحيد، طرد مراتب‏شرك در خود، يادآورى مراحل‏خلقت و وابستگى آن به‏خدا، تقوا و قوت ايمان و .... توكل به خداوند، مراتبى دارد كه بايد رعايت شود، تا به مرحله عالى آن برسد. «3»
توكّل، مهم‏ترين عامل پيروزى امام‏
با نگرشى اندك در فعاليت‏هاى امام، درمى‏يابيم، علت استوارى ايشان در تمام فراز و نشيبهاى زندگى، اين بود كه اتّكاى حقيقى بر قدرت لايزال پروردگار جهان داشت و دل را به خدا سپرده بود و جز او كسى را مؤثّر نمى‏دانست و در مقابل، خدا هم از او حمايت كرد و بزرگ‏ترين پشتيبان او شد و او را به پيروزى هاى چشم‏گيرى رساند.رهبركبيرانقلاب اسلامى دراين‏باره، در نامه‏اى خطاب به فرزند گرامى‏اش مى‏نويسد:
پسرم مجاهده كن كه دل را به خدا بسپارى و مؤثرى را جز او ندانى، مگر نه عامّه مسلمانان متعبّد، شبانه‏روزى چندين مرتبه «ايَّاكَ نَعْبُدُ وَ ايَّاكَ نَسْتَعينُ» مى‏گويند و عبادت و اعانت را خاص خدا (بيان) مى‏كنند، ولى جز مؤمنان بحق و خاصان خدا، ديگران براى هر دانشمند و قدرتمند و ثروتمند كرنش مى‏كنند و گاهى بالاتر از آنچه براى معبود مى‏كنند و از هر كس استمداد مى‏نمايند و استعانت مى‏جويند و به هر حشيش براى رسيدن به آمال شيطانى تشبّث مى‏نمايند و غفلت از قدرت حق دارند. «1»