6- مبارزه با رذايل‏
از سيره و سخن امام راحل قدس سره چنين بر مى‏آيد كه به انهدام و نابودى رذايل اخلاقى نيز عنايتى خاص مبذول مى‏داشت و با همه مفاسد و زشتى‏ها به طور پى گير مبارزه مى‏كرد و اعتقاد داشت كه:
اعمال سيّئه تأثيرش در قلب بسيار زودتر و شديدتر است؛ زيرا كه انسان چون وليده عالم طبيعت است و قواى شهوت و غضب و شيطنت با او قرين و متصرف در او هستند چنانچه در حديث وارد است؛ «انَّ الشَّيْطانَ يَجْرى‏ مَجْرَى الدَّمِ مِنْ بَنى‏ آدَمَ» «1»
لهذا وجهه [: توجه‏] قلب به مُفسدات و امور موافقه با طبيعت است و به مختصر مددى از خارج، چه از جوارح انسانى باشد يا خارج از آن، مثل مصاحب و رفيق زشت و بدخلق، در قلب، اثر شديد واقع شود.» «2»
انگيزه اصلى مبارزه با طاغوت و استكبار جهانى، پيش از انقلاب و پس از پيروزى نيز مبارزه پى گير و اساسى با مفاسد بوده و هست و حضرت امام به طور مرتب آن را گوشزد مى‏كرد. به طور مثال، امام در اوج مبارزه و حدود دو ماه قبل از پيروزى، در اين باره مى‏فرمايد:
تمام برنامه‏هايى كه اينها (رژيم شاه) درست كرده‏اند، برنامه‏هاى فرهنگى، برنامه‏هاى هنرى، هر چه درست كرده‏اند استعمارى است؛ مى‏خواهند اينها جوان‏هاى ما را يك جوان‏هايى بار بياورند كه به درد آنها بخورند نه بدرد مملكت خودشان بخورند يا فاسد بشوند ... آنقدرى كه مراكز فساد در تهران هست الان بيشتر از كتابخانه است، بيشتر از مراكزى است كه براى تعليم و تربيت است براى اين است كه مى‏خواهند اين جوان‏ها به طرق مختلفه يا بيكاره و بى‏عار بار بيايند كه ديگر در مقابل اين استفاده جوهاى خارجى نتوانند كارى بكنند يعنى بى تفاوت باشند نسبت به آنها و اين جوان‏هايى كه ترياكى بار آمده‏اند، هروئينى بار آمده‏اند، شارب الخمر هستند، قمار باز شده‏اند، در مراكز فساد و فحشا رفتند، اينها ديگر همان عياشى‏ها را تمام‏
مقاصد خودشان مى‏دانند و عالم هر چه بشود، آنها بى تفاوتند ... «1»
امام با مقايسه ميان مفاسد اخلاقى زمان پهلوى با ديگر مفاسدى كه آنان در مملكت ايجاد كرده بودند مى‏فرمايد:
خرابى‏هاى اخلاقى كه در طول سلطنت اين پدر و پسر (رضاخان و محمدرضا پهلوى) در ايران تحقق پيدا كرد و آن فسادهايى كه در اين مملكت پيدا شد و به آن دامن زدند به عنوان ترقّى، به عنوان تعالى، به عنوان تمدن بزرگ، اينها طولانى است تا اينكه ترميم بشود، آن كه از همه چيز به كشور ما صدمه‏اش بيشتر بود، اين بود كه نيروى انسانى ما را خراب كردند. و نگذاشتند رشد بكند، مراكز فساد در شهرها و به خصوص در تهران آنقدر زياد بود و آنقدر تبليغ در كشاندن جوان‏هاى ما به اين مراكز فساد شد و آنقدر راه‏هاى فساد براى جوان‏هاى ما باز كردند و دامن زدند به اينها و كشاندند اينها را در مراكز فساد كه اين خرابى از همه خرابى‏ها بدتر بود. خرابى‏هاى مادى جبرانش آسان‏تر از خرابى‏هاى معنوى است. «2»