فصل چهارم امام، احياگر ارزشهاى اخلاقى
اگر مجموعه انديشه، عمل و اوصاف آدمى را به درختى تشبيه كنيم، ريشه و ساقه آن را افكار (عقايد)، شاخ و برگش را اعمال و ثمرهاش را اخلاق تشكيل مىدهد و پيداست كه ميوه سالم همواره بر درختى پيدا مىشود كه ريشه و ساقه و شاخه سالم داشته باشد، به همين دليل اولياى الهى نخست به تصحيح عقايد مردم مىپردازند و در پرتو آن، اعمال و اخلاق آنان را نيز تنزيه و تهذيب مىنمايند تا به «تزكيه» كه هدف نهايى بعثت انبيا است، نايل گردند. جامعه آرمانى اسلام بر علم و حكمت و اخلاق بنياد مىشود. چنان كه حضرت ابراهيم و اسماعيل عليه السلام هنگام تجديد بناى كعبه شريف از خداوند چنين خواستند:
«رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ ...» «1»
پروردگارا در ميان ايشان، پيامبرى از خودشان برانگيز تا آيات تو را بر آنها بخواند و آنان را كتاب و حكمت بياموزد و تربيت كند.
دعاى معماران كعبه، مستجاب و بزرگترين پيامبر الهى، حضرت محمد (ص) به همراه كاملترين برنامههاى تربيتى مبعوث گشت و در زمان خود بهترين نمونهها از انسانهاى تربيت شده در تاريخ را به جامعه بشرى ارائه داد. پس از آن حضرت نيز چنين وظيفهاى در درجه نخست بر عهده جانشينان بر حق آن بزرگوار و سپس بر دوش علماى ربانى گزارده شد، چنانكه خود فرمود:
«الْعُلَماءُ وَرَثَةُ الْانْبِياءِ» «1»
دانشمندان، وارثان پيامبرانند.
حضرت امام خمينى قدس سره، از زمره آن عالمان والامقام و وارثان پيامبر بود كه در قرن بيستم، پرچم اسلام راستين را دوباره در جهان به اهتزاز درآورد و در دنياى كفر زده سخن از خدا و پيامبر و معاد و معنويت گفت و در تاريكىهاى ماده پرستى، چراغ تهذيب و فضايل را برافروخت و پيامبر وار به تربيت و تهذيب انسانها پرداخت؛ اين كار چشم عالميان را به خود متوجه و خيره كرد! امام راحل پيش از آنكه رهبرى سياسى جهان اسلام را به دست گيرد؛ رهبر اخلاقى و تربيتى بود و بيش از آنچه در صحنه سياست به مردم آموخت، در صحنه تعليم و تربيت آموزش داد و در واقع امام مجدد عظيم الشأنى بود كه عقائد و اخلاق صحيح انسانى را در جهان معاصر احيا كرد و معنويت و خودسازى و رابطه با خدا را حياتى دوباره بخشيد.محاسبه همه جانبه و كافى پيرامون احياگرى فكرى و اخلاقى آن عارف سفر كرده، از عهده ما خارج است. آنچه در اين فصل مىآوريم، بخشى بس اندك از آن كار بس سترگ است كه در حد گنجايش جزوه حاضر در محورهاى خودسازى، معمار اسلام، نفس مسيحايى، همت عالى، نقش محورى و طراحى بنيادين بيان مىشود.
|