5- اراده فردى
خداوند متعال، همه اسباب و علل تهذيب و ترقى را براى انسان فراهم كرده و پيامبران، اوليا و علماى ربانى را نيز موظف كرده كه به تعليم و تربيت انسانها همت گمارند و او را از تاريكىها به سوى نور ببرند. اما همه اينها حدود نيمى از كار تربيت و تعليم را عملى مىسازد و نيم ديگر كار بستگى به عزم و اراده و همت انسان دارد. يعنى تنها در صورتى كه آدمى عزمش را جزم كند و تصميم بگيرد كه اين راه را طى كند با كمك آن اسباب و عوامل به اين مهم، موفق خواهد شد. قرآن مجيد به پيامبر مىفرمايد:
«إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ ...» «1»
تو نمىتوانى هر كه را بخواهى هدايت كنى ولى خدا هر كس را بخواهد هدايت مىكند.
خداوند، بر عزم و اراده اشخاص تأثير مىگذارد و آنها را تحريك و تشويق مىكند و توفيق و مشيت الهى يار آنها مىشود و تصميم مىگيرند كه معارف و راهنمايىهاى الهى را از مربيان ربانى دريافت كنند و به كار گيرند و از اين رهگذر به هدايت و سعادت دست مىيابند.
اين توفيق الهى نيز هنگامى نصيب فرد مىشود كه خود گامهاى نخست را بردارد و مبدأ و راه را بيابد و رفتن را شروع كند از اين رو بخش فراوانى از مسائل تربيتى، دعوت و درخواست از متربى براى راهيابى و ادامه واهميت و پيگيرى كار است و تلاش و خواست، او را در رديف اصول تعليم و تربيت قرار مىدهد. از اين رو قرآن مجيد با خطابهاى گوناگونى، انسان را به اين وظيفه تربيتى و اصل اساسى، واقف مىكند و در يك جمله مىفرمايد:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُم مَن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ ...» «2»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، مراقب خود باشيد؛ اگر شما هدايت يابيد، گمراهى گمراهان به شما زيانى نمىرساند.
امام امت نيز در رهنمودهاى تربيتى خويش بر چنين اصلى تكيه مىكرد و سعى مىنمود مخاطب يا مخاطبان خود را به اين اصل تربيتى نزديك سازد. به نمونههاى زير توجه كنيد:
اى عزيز! از مكايد شيطان بترس و در حذر باش و با خداى خود مكر و حيله مكن كه پنجاه سال يا بيشتر شهوترانى مىكنم و دم مرگ با كلمه «استغفار» جبران گذشته مىكنم، اينها خيال خام است ... چه بسا باشد كه قبل از فكر توبه يا عمل كردن آن، اجل مهلت ندهد و انسان را با بار معاصى سنگين و ظلمت بى پايان گناهان از اين نشئه منتقل نمايد ... پس اى عزيز! هر چه زودتر دامن [همّت] به كمر بزن و عزم را محكم و اراده را قوى كن و از گناهان تا در سن جوانى هستى يا در حيات دنيايى مىباشى، توبه كن و مگذار فرصت خداداد از دست برود و به تسويلات و مكايد نفس امّاره اعتنا مكن. «1»
امامراحل در نامهاى كه به فرزند گرامى خود- مرحوم حاج سيداحمد آقا- مىنويسد، محور اصلى محتواى نامه را سعى و تلاش فردى قرار داده و مىنويسد:
... كوشش كن كلمه توحيد را- كه بزرگترين كلمه است و والاترين جمله است- ازعقلت به قلبت برسانى، كه حظّ قلب همان اعتقاد جازم برهانى است و اين حاصل برهان، اگر با مجاهدت و تلقين به قلب نرسد، فايده و اثرش ناچيز است. چه بسا بعضى از همين اصحاب برهان عقلى و استدلال فلسفى، بيشتر از ديگران در دام ابليس و نفس خبيث مىباشند «پاى
استدلاليان چوبين بود» و آنگاه اين قدم برهانى و عقلى، تبديل به قدم روحانى و ايمانى مىشود كه از افق عقل به مقام قلب برسد و قلب باور كند آنچه را استدلال اثبات عقلى كرده است.
پسرم! مجاهده كن كه دل را به خدا بسپارى و مؤثرى را جز او ندانى. «1»
منصرف ساختن نفس امّاره از دنيا و بازداشتن او از گناهان كوچك، شرط اساسى تهذيب و تربيت و رهيدن از خطاهاست كه امام در اين باره نيز مىنويسد:
هواهاى نفسانى و شيطانِ نفس اماره، ما را به غرور وا مىدارد و از اين راه به هلاكت مىكشاند. پسرم! هيچ گاه دنبال تحصيل دنيا- اگر چه حلال او باشد- مباش كه حب دنيا- گرچه حلالش باشد- رأس همه خطاياست. چه خود حجاب بزرگ است و انسان را ناچار، به دنياى حرام مىكشد. تو جوانى و با قدرت جوانى- كه حق داده است- مىتوانى اولين قدم انحراف را قطع كنى و نگذارى به قدمهاى ديگر كشيده شوى، كه هر قدمى، قدمهايى در پى دارد و هر گناهى، گرچه كوچك، به گناهان بزرگ و بزرگتر، انسان را مىكشد، به طورى كه گناهان بسيار بزرگ، در نظر انسان ناچيز آيد. «2»
|