1- جايگاه انسان
در ديدگاه امامخمينى، انسان- بهعنوان موضوعتربيت- از جايگاهى بس والا برخوردار است و با تعابيرى زيبا و استوار مورد تمجيد قرار گرفته است. مانند:
انسان خليفه خداست بر خلق او و بر صورت الهى آفريده شده است، متصرف در بلاد خداست وخلعتهاى اسماء و صفات خداوندى را در بر كرده است ودر گنجينههاى ملك و ملكوت او نفوذ كرده است. روحش از حضرت الهيه بر او دميدهشده؛ ظاهرش نسخهاى است از ملك و ملكوت و باطنش گنجينههاى خداى لايموت.» «1»
كوشش انبيا و ايده بعثت در تمام قرنها تربيت اين موجود است. اين موجودى كه عصاره همه مخلوقات است و با اصلاح او اصلاح مىشود عالم، و با فساد او به فساد كشيده مىشود. «2»
در سخنى ديگر، به جايگاه ممتاز انسان تصريح مىكند كه در بستر تكاملى خويش در پى كسب كمال مطلق و راهيابى به آستان حق مطلق و قدرت بى نهايت است:
اين بشر يك خاصيت هايى دارد كه در هيچ موجودى نيست. مِن جمله اين است كه در فطرت بشر، طلب قدرتِ مطلق است، نه قدرت محدود. طلب كمالِ مطلق است نه كمال محدود؛ علم مطلق را مىخواهد، قدرت مطلق را مىخواهد و چون قدرت مطلق در غير حق تعالى تحقق ندارد، بشر به فطرت، حق را مىخواهد و خودش نمىفهمد. يكى از ادلّه محكم اثبات كمال مطلق، همين عشق بشر به كمال مطلق است؛ عشق فعلى دارد به يك كمال مطلق. عاشق فعلى بدون معشوق فعلى محالاست.» «1»
|