نظم و انضباط

نظم و تقوا بسان دو بال ارزشمندى است كه مؤمن را در مسير تكامل خويش يارى مى‏رساند. امير مؤمنان صلوات اللّه عليه در وصيت نامه خويش، همه فرزندان و پيروانش را بدان سفارش كرده مى‏فرمايد:
«اوصيكُما وَ جَميعَ وَلَدى‏ وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتابى بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ امْرِكُمْ» «1»
شما [حسن و حسين (ع)] و همه فرزندانم و هر كسى را كه نامه من به او برسد به تقواى‏الهى و نظم كارهايتان سفارش مى‏كنم.
و در سخنى ديگر، قرآن را نظم زندگى معرفى كرده، مى‏فرمايد:
«الا انَّ فيهِ عِلْمَ ما يَأْتى وَ الْحَديثَ عَنِ الْماضى وَ دَواءَ داءِكُمْ وَ نَظْمَ ما بَيْنَكُمْ» «2»
آگاه باشيد كه در اين قرآن، آگاهى آينده و خبر گذشته و داروى دردتان و نظم امورتان نهفته است.
امام راحل رحمة الله عليه تقوا، نظم و آيات قرآنى را همزمان در زندگى خويش پياده كرد و لحظه لحظه عمر گرانقدرش با چنين پديده‏هاى زيبايى عجين گشته بود؛ تقوايش، كاربرد آيات قرآن و نظمش همراه تقوا، و تلاوت و پياده كردن قرآنش منظم و حساب‏شده بود. پيشتر بخشى از تقواى‏ آن فرزانه كم نظير را به قلم آورديم. در اين بخش دورنمايى از نظم و انضباطش را در دو بعد فكرى و عملى مرور مى‏كنيم: