الف- نظم فكرى
فكر و انديشه، برنامه زندگى آدمى است كه اگر به شكل اصولى سامان يابد، از عهده اداره صحيح زندگى بر مىآيد. بدون فكر و انديشه زندگى نيز سامان نخواهد يافت؛ چرا كه به تعبير قرآن:
قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ ى فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى سَبِيلًا (اسراء: 84)
بگو: هر كسى طبق روش خويش عمل مىكند و پروردگارتان كسانى را كه راهشان نيكوتر است، بهتر مىشناسد.
شاكله و نظام فكرى ائمه (ع) براساس توحيد خدا و اطاعت او پىريزى شده است. و همه راههاى زندگى آنان به خدا مىانجامد و نبض زندگى آنان با توحيد مىزند. ايشان در تفكر و انديشه هرگز از اصول محكم توحيدى روى بر نمىتابند و پا از مرز اراده الهى فراتر نمىنهند و فكر و ذكر و عقل و انديشه آنان همواره به سوى خدا جهت مىگيرد و در مسير خواست خدا طراحى و برنامه ريزى مىكنند و چون فكر و قلب ايشان يك لحظه از نام و ياد خدا غافل نمىشود، آنچه از آنها مىتراود، حق و خدايى است. از آن رو كه انديشه رسول خدا (ص) صحيح و الهى بوده است، خداوند آن حضرت را شاخص و پرچم حقانيت و سعادت قرار داده و فرموده است:
مآ ءَاتَل- كُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَل- كُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا. (حشر: 7)آنچه را پيامبر برايتان آورد، بگيريد و از آنچه نهى كرد، خوددارى كنيد.اين دستور الهى گواه آن است كه رسول خدا (ص) از استقامت و نظم فكرى مقبول خدا برخوردار است و نظام فكرى او هيچ گاه از مدار حق و صواب خارج نخواهد شد؛ همان طور كه اميرمؤمنان (ع) فرموده است:
ما شَكَكتُ فى الحَقِّ مُذْاريتُهُ. «1» از وقتى كه حق را دريافتم، لحظهاى در آن شك نكردهام.
و به دليل همين نظم فكرى و استقامت بر نظام فكرى صحيح و حق است كه رسول خدا امام على (ع) و جانشينان معصومش را محور حق معرفى مىكند و مىفرمايد:
عَلِىٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِىٍ يَدُورُ حَيثُما دَارَ. «2» على (ع) با حق است و حق با على است و بر محور او مىچرخد.
|