جلوههاى رضا و تسليم در زندگى معصومين (ع)
از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود:
كانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَسُرُّهُ قالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى هذِهِ النِّعْمَةِ وَ إِذا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَغْتَمُّ بِهِ قالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى كُلِّ حالٍ «1» هرگاه به رسول خدا (ص) امر خوشحال كنندهاى مىرسيد، مىگفت: خداى را بر اين نعمت سپاس. و هرگاه امر غمگين كنندهاى بر او وارد مىشد، مىفرمود:
خداى را در هر حال سپاس.
شخصى به امير مؤمنان گفت:
شما از وقتى كه به عراق آمدهايد، همواره در سخنرانىهايتان مىگوييد: «من از ديگران به رهبرى مردم شايستهترم، من از ابتدا مظلوم بودهام» پس چرا وقتى مردم با ديگران بيعت كردند، شما ساكت شديد؟ چه شد كه دست به شمشير نبرديد تا حق خود را باز ستانيد؟
امام (ع) پاسخ داد:
سكوت من از روى بزدلى يا ترس از مرگ نبود، بلكه دستور رسول خدا (ص) مرا از چنين كارى باز داشت. آن حضرت چنين وضعى را برايم پيشبينى كرده بود و من يقين كامل به گفتههاى او دارم، اين بود كه پيمان آن حضرت را گردن نهادم و دست به شمشير نبردم. «2»
دختربچهاى از امام مجتبى (ع) درگذشت، دوستان آن حضرت طى نامهاى مصيبت وارده را به حضرتش تسليّت گفتند. امام (ع) در پاسخ آنها نوشت:
«نامه تسليت شما در مرگ دخترم را دريافت كردم، من اين مصيبت را به خدا واگذاشتم، تسليم قضاى او و صابر بر بلاى اويم.» «1» حضرت سيّدالشّهدا نيز در آخرين لحظات زندگى كه از هر طرف هدف تير و تيغ دشمن قرار گرفته بود، فرمود:
بِسْمِ اللَّهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ هذا قَتيلٌ فى رِضَى اللَّهِ «2»
به نام خدا هيچ توان و قدرتى جز به دست خدا نيست و اين (يعنى خودش) كشته در راه خشنودى خداست.
زراره مىگويد:
فرزندى از امام صادق (ع) در زمان امام باقر (ع) مريض شد، امام باقر (ع) كنار بستر آن بيمار نشسته بود و از او مواظبت مىكرد. اتفاقاً آن كودك در گذشت، امام (ع) چشمان و دهان او را بست، سپس فرمود:
«ما تا امر خدا فرود نيامده بىتابى مىكنيم، ولى هنگامى كه امر خدا نازل شود، عكسالعملى جز تسليم نشان نمىدهيم.» «3» شبيه چنين حادثهاى براى امام صادق (ع) نيز اتفاق افتاد، حضرت فرمود:
«ما براى جان، مال و فرزندان خويش سلامت و عافيت را مىپسنديم، ولى اگر قضاى الهى (بر خلاف خواست ما) پديد آيد، جز خواست خدا را نمىپسنديم.» «4»
يكى درد و يكى درمان پسندد
يكى وصل و يكى هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل وهجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
|