4. اخلاص‏

حقيقت اخلاص، بريدن و دورى كردن است از هرچه غير خدا است. «1» «مخلصان آنها هستند كه عبادت خدا كنند به طورى كه نبينند خود را در عبوديت او ونه عالم و اهل آن را و تجاوز نكنند از حدّ عبوديت در مشاهده ربوبيت». «2»
خداوند براى رسيدن انسان به چنين منزلت والايى كه جز به خدا نينديشد و جز براى خدا كار نكند و جز خدا را مد نظر نداشته باشد، دين خالص را براى او فرستاده و فرموده است:
أَلَا لِلَّهِ الدّينُ الْخَالِصُ. (زمر: 3)
آگاه باشيد كه تنها دين خالص از آن خدا است.اگر آدمى تلاش كند كه فكر و ذكر و عمل و انديشه خويش را براى‏
خدا خالص كند و در زمره «مخلصان» قرار گيرد، خداوند بر اخلاص او گواهى مى‏دهد و او را در زمره «مخلصان» در گاه خويش قرار مى‏دهد و از آن پس از هر گونه لغزش و اغواى شيطان مصونيت مى‏يابد؛ چنان كه شيطان به خداوند اظهار داشت:
... لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ* إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الُمخْلَصِينَ. (حجر: 39- 40)
همه را گمراه خواهم ساخت مگر بندگان خالص تو از ميان آنان را.
علامه طباطبايى در تفسير اين آيه مى‏نويسد:
مخلَصان، همانانى هستند كه خويشتن را براى خدا خالص كرده‏اند و خدا نيز آنان را براى خود خالص ساخته است؛ آنان ديگر هرگز براى خدا شريك قائل نمى‏شوند و در دلهايشان جايى براى كسى جز خدا نمانده است تا به غير او مشغول شوند و هر چه را شيطان به عنوان دام و زينت برايشان بروز دهد به ذكر خدا و وسيله تقرب به او تبديل مى‏شود. «1» همه معصومين- اعم از پيغمبر و امام- به چنين جايگاهى دست يافته‏اند و به عبارت ديگر از مقام «عصمت» برخوردارند و همه وجود آنان در سراسر زندگى از هر چه جز خدا است، خالص و منزه است و سر تا سر وجودشان، مختص ذات مقدس او گشته است و امكان ندارد در انديشه يا عملى جز خدا را در نظر داشته باشند.

از در خويش خدا را به بهشتم مفرست
كه سركوى تو از كون و مكان ما را بس «2»