3. انس با قرآن‏

قرآن مجيد آخرين رهتوشه وحى آسمانى براى هدايت و سعادت آدميان است و در گذشته و آينده مانندى نداشته و نخواهد داشت؛ چنان كه خداوند درباره‏اش فرمود:
وَ إِنَّهُ فى أُمّ الْكِتَابِ لَدَيْنا لَعَلِىٌّ حَكيمٌ (زخرف: 4)
و آن (قرآن) در ام الكتاب (: لوح محفوظ) نزد ما بلند پايه و استوار است.و به سبب همين مرتبت والا و منزلت بى نظير، جز انديشه‏هاى پاك و مطهر را به ساحت مقدس آن راهى نيست؛لّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ (واقعه: 79) جز پاكان نمى‏توانند به آن دست يابند.
«مطهرون» كسى جز اهل بيت معصوم پيامبر نيست؛ چنان كه قرآن خطاب به آنان فرمود:
إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهّرَكُمْ تَطْهِيرًا (احزاب: 33) خداوند اراده فرموده كه پليدى و گناه را تنها از شما اهل بيت (پيامبر) دور كند و كاملا شما را پاك سازد.بر اين اساس، رسول اكرم (ص) در اواخر زندگى دنيايى خود، قرآن و عترت را همتاى يكديگر معرفى كرد و در حديث «ثقلين»- كه در كتابهاى روايى شيعه و سنى متواتر است- فرمود:
الا وَ انَّهُما لَنْ يَفتَرِقا حَتَّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْضَ. «1»
آگاه باشيد كه اين دو هرگز از يكديگر جدا نمى‏شوند تا در كنار حوض (كوثر) نزد من آيند.پس منظور از انس اهل بيت با قرآن اين است كه:
هيچ كس مانند آنان به حريم قدسى قرآن راه نمى‏يابد و از معارف و اسرار آن آگاه نمى‏شود؛همان گونه كه قرآن و عترت همتاى يكديگرند، هم پيمان هم نيز هستند و هرگز از يكديگر جدا شدنى نيستند و عترت منهاى قرآن، عترت منهاى عترت است و قرآن منهاى عترت، به منزله قرآن منهاى قرآن. «2» نتيجه اينكه انديشه و عمل معصوم و صفات و اخلاق او و لحظه لحظه عمرش، همان آيه، آيه قرآن است كه تحقق يافته و مجسم گشته است و همان طور كه قرآن، وحى تدوينى خدا است، عترت، قرآن عملى خدا است‏ و آن، قرآن صامت است و اين، قرآن ناطق و آنچه در اين مجال، فرصت طرح مى‏يابد، بخش بسيار ناچيزى از اين همبستگى و هماهنگى است.