حقيقت ذكر
ذكر- كه همان ياد كردن و يا به ياد داشتن است- امكان دارد سطحى باشد و بر زبان انجام گيرد؛ مثل زمزمه «اللَّه اكبر، لا اله الا اللَّه!» يا آدمى از اعماق قلب خويش خدا را ياد كند، او را باور داشته باشد و حضورش را دمادم و در هر جا احساس كند و خود را در محضر او ببيند. در اين صورت، همه اعضا و جوارح او به ياد محبوب است، با اراده او عمل مى‏كند و آن گونه كه او مى‏خواهد مى‏شود و طبيعى است كه زبان نيز وظيفه خود را انجام مى‏دهد و با ياد و نام او تكلم مى‏كند و نامه زندگى را با نام او مى‏آغازد.

اى نام تو بهترين سرآغاز
بى نام تو نامه كى كنم باز


چنين ذكرى به قلب و روان آدمى حيات مى‏بخشد و حيات واقعى در سايه ذكر راستين پديد مى‏آيد؛ چنان‏كه امير ذاكران على (ع) فرمود:
فِي الذِّكْرِ حَياةُ القَلْبِ. «1»
زندگى دل در پرتو ذكر خدا است.
شادابى و نشاط تنها در پرتو ياد حق نهفته است؛ چنان كه رسول اكرم (ص) فرمود:
كُلُّ احَدٍ يَمُوتُ عَطْشانَ الّا ذاكِرَ اللَّهِ.»
همگان تشنه مى‏ميرند جز ذاكر خدا.