امام على (ع) اسوه وحدت
بعد از رحلت پيامبر گرامى اسلام (ص) سعى و تلاش حضرت على (ع) در حفظ وحدت جامعه اسلامى و تداوم آن، بىسابقه و بىنظير بوده و كسى در اين راه از او استوارتر و پيشقدمتر نبوده است.هدف اساسى امام (ع) در تعقيب اين مهم، حفظ اساس اسلام و جلوگيرى از تحريف و فراموشى آن در بين امت اسلامى و دنياى شرك آلود و پرغوغاى آن روز بود.
دشمنان اسلام غروب اسلام را در غروب عمر شريف پيامبر اكرم (ص) مىديدند و به انتظار آن نشسته بودند. در چنين موقعيت حساسى، اگر أُبهت و عظمت به دست آمده اسلام و مسلمانان با تفرقه و تشتّت از دستمىرفت، به يقين مىتوان گفت اثرى از اسلام و قرآن براى نسلهاى بعدى باقى نمىماند. امام على (ع) در ارتباط با حفظ وحدت امت اسلامى مىفرمايد:
وَ لَيْسَ رَجُلٌ- فَاعْلَمْ- أَحْرَصَ عَلى جَماعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أُلْفَتِها مِنّى «1»
و بدان! كه هيچ كس نيست كه نسبت به انتظام امر امت محمد (ص) و الفت و دوستى بين ايشان از من حريصتر باشد.
و وقتى كه از آن حضرت سؤال شد: چگونه مردم، شما را از مقامى كه از ديگران سزاوارتر بوديد، بركنار نمودند؟ فرمود:
فَاعْلَمْ أَمَّا الْاسْتِبْدادُ عَلَيْنا بِهذَا الْمَقامِ- وَ نَحْنُ الْاعْلَوْنَ نَسَباً، وَالْاشَدُّونَ بِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَوْطاً- فَانَّها كانَتْ أَثَرَةً شَحَّتْ عَلَيْها نُفُوسُ قَوْمٍ، وَ سَخَتْ عَنْها نُفُوسُ اخَرينَ، وَالْحَكَمُ اللَّهُ وَ الْمَعُودُ الَيْهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ. (وَدَعْ عَنْكَ نَهْباً صيحَ فى حَجَراتِهِ) «2» وَ هَلُمَّ الْخَطْبَ فى ابْنِ ابى سُفْيانَ «3»
بدان! امّا تسلّط (خلفا) در برابر ما نسبت به مقام خلافت با اينكه ما از نظر نسب بالاتر و از جهت ارتباط با پيغمبر (ص) پيوندمان محكمتر مىباشد، بدين جهت بود كه خلافت، مرغوب و برگزيده بود، (پس عدهاى بر اين مقام، بخل ورزيده و با نداشتن شايستگى، آن را تصاحب نمودند) و گروهى ديگر (براى حفظ اساس اسلام) با سخاوت از آن صرف نظر كردند، حاكم و داور خداوند است و بازگشت در قيامت بسوى اوست (از غارتى كه بانگ آن در گوشه و كنار برخاست گفتگو به ميان نيار) بيا و داستان پسر ابوسفيان را به ياد آور.پس امام (ع) با نگرش خاصى كه نسبت به حفظ وحدت دارد، مردم را از درگيرى و اختلاف، جنجال، افترا وتهمت و كينه، دشمنى بر حذر مىدارد، تا همه با هم با دشمن مشتركشان مبارزه كنند.
امام (ع) با فرياد رسايش همه مسلمانان را فرا مىخواند كه:
خَيْرُ النَّاسِ فِىَّ حالًا الَّنمَطُ الْاوْسَطُ فَالْزَمُوهُ، وَالْزَمُوا السَّوادَ الْأَعْظَمَ، فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ عَلَى الْجَماعَةِ، وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطانِ، كَما أَنَّ الشَّاذَّ مِن الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ «1»
بهترين مردم نسبت به من گروه متعادل و ميانهرو (بين افراط و تفريط) است.شما همراه آنها و همراه بزرگترين جمعيّتها (اكثريتهاى طرفدار حق) باشيد كه دست خدا بر سر (اين) جمعيت است. از پراكندگى بپرهيزيد كه «انسانِ تنها» بهره شيطان است، چنان كه گوسفند تنها مانده، طعمه گرگ!
|