گره گشايى بى‏منّت‏
منّت نهادن و به رخ كشيدن كار نيك، سبب بى‏ارزش شدن آن مى‏گردد. قرآن مجيد در اين باره مى‏فرمايد:
يا ايُّهَاالَّذينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْاذى «2»اى مؤمنان! صدقه‏هاى خويش را با منّت نهادن و آزار رسانيدن باطل نكنيد.پس، كمك رساندن و گره گشودن، آنگاه ارزش دارد كه با منّت و تحقير توأم نگردد. زيرا انسانهاى آزاده را تحمّل بار سنگين منّت، مشكل است، سخنسراى شيراز را در اين مقام، نكته‏اى است:
مرا حاجى‏اى شانه عاج داد
كه رحمت بر اخلاق حجاج باد

شنيدم كه بارى، سگم خوانده‏بود
كه از من به نوعى دلش مانده بود

بينداختم شانه كاين استخوان
نمى‏بايدم، ديگرم سگ مخوان «1»


اين كار نكوهيده، هرگز از رهبران الهى سر نزد و آن انسانهاى نمونه، همچنان كه ديگران را به كارگشايى بى منّت فرا مى‏خواندند، خود نيز چنين بودند.همين طور، آن بزرگواران مراقب احوال مؤمنان بودند و حتى بدون آنكه آنان، ابراز نياز كنند به برآوردن حاجتشان همّت مى‏گماشتند. ابو هاشم جعفرى مى‏گويد:
در زندگى دچار تنگدستى شديد شدم. خدمت امام حسن عسكرى (ع) رسيدم و قصد داشتم مبلغى از آن حضرت وام بگيرم. ولى خجالت كشيدم و از اين موضوع سخن نگفته، به منزلم بازگشتم، ولى آن حضرت از حال من آگاه شده بود و مبلغ يك صد دينار با نامه‏اى بدين مضمون برايم فرستاد:
هرگاه نيازى داشتى بدون شرم و خجالت آن را از ما طلب كن كه به خواست خدا به مرادت مى‏رسى. «2» به اميد آنكه ما نيز از اين چراغهاى هدايت و فروغ جاودانه سيرت زيبايان، الهام گرفته، بدون منّت و با همّت، به رفع مشكلات افراد جامعه انقلابى خويش بپردازيم.