الف- كمكهاى مادى
محروميت مالى و فقر، بيش از ديگر محروميتها خود مىنمايد و آشكار است و وجدان آدمى را آزار مىدهد. اسلام براى فقر زدايى و نهادينه كردن آن، راهكارهايى چون خمس، زكات، صدقه، كفاره، احسان و انفاق را به پيروان خويش توصيه كرده است تا محرومان اقتصادى سر و سامان بگيرند و در ضمن، احساسات و عواطف انسانى شكوفا گردد و پيوند انسانها با يكديگر به استوارى رسد و كمك مالى به مستمندان را حق مسلّم آنان دانسته، مىفرمايد:
وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ. (ذاريات: 19) و در اموال ايشان [پرهيزگاران] حقى براى سائل و محروم است.
فراوانى صدقات و اوقاف معصومين عليهم السلام، نشانه اهتمام آنان به اين امر خير است. امام سجاد (ع) مىفرمايد:
در زمان رسول خدا (ص) مستمندان و تنگدستان بى سر پناه در مسجد بيتوته مىكردند و پيامبر در كنار منبر، سفرهاى مىگستراند، به ايشان غذا مىداد و خود نيز در كنارشان مىنشست و غذا مىخورد. «2»
همچنين نقل است كه حضرت على (ع)، نخلستانى داشت كه درختان آن را رسولخدا (ص) غرس كرده بود. امام، روزى نخلستان را فروخت.چهارهزار درهم را به يك عرب بيابانى بخشيد و بقيه را ميان مستمندان مدينه تقسيم كرد و حتى درهمى براى خود نگه نداشت. «1»
امام صادق (ع) مىفرمايد:
پيامبر خدا (ص) پس از پيروزى در يكى از جنگها غنايم آن را ميان رزمندگان تقسيم كرد. در اين ميان قطعه زمينى نيز به اميرالمؤمنين (ع) رسيد.آن حضرت چشمهاى در آن جارى ساخت و آن را ينبع ناميد. سپس آن را وقف زائران خانه خدا و محرومان و در راه ماندگان كرد و در وقف نامه چنين نوشت: «اين مزرعه [وقف است] نه فروخته مىشود و نه به ارث كسى در مىآيد.» «2»
در احوال حضرت امام حسن مجتبى (ع) نيز نوشتهاند كه سه بار همه اموال خويش را با مستمندان تقسيم كرد، نيمى براى خود برداشت نيمى را بدانان بخشيد. «3»
زهرى مىگويد: در شبى سرد و بارانى حضرت امام زين العابدين (ع) را ديدم كه كيسهاى پر از آرد بر دوش دارد. گفتم: «اى پسر پيامبر! اين كيسه را كجا مىبرى؟» فرمود: «سفرى در پيش دارم و مشغول تهيه توشه آن هستم» گفتم: «اجازه دهيد بنده يا خدمتكارم آن را برايتان بياوريم.» فرمود: «خوش دارم با دست خودم زاد و توشهام را مهيا كنم. شما هم معطل من نشويد و به كار خويش بپردازيد.» زهرى پس از چند روز ديد كه امام به سفر نرفته است و از اين رو، پرسيد: «از سفر منصرف شديد؟» امام در پاسخ فرمود: «منظورم سفر آخرت بود كه بايد خود را براى آن آماده كنيم و آمادگى براى چنين سفرى، دورى از گناه و كوشش در كار خير است.» «1» آشكار شد كه امام شبانه و دور از چشم مردم، آذوقه به در خانه مستمندان مىبرده است؛ چنان كه بر اثر آن، كتف ايشان پينه بسته بود. اين را وقتى فهميدند كه خواستند بدن مطهر او را پس از ارتحال غسل دهند. «2»
|