الف- تعاون با خانواده‏
كانون گرم خانواده همواره به صفا و همكارى و همدلى اعضاى آن نياز دارد و رهبران معصوم (ع) در اين فضيلت اخلاقى نيز سرآمد همگانند.روزى رسول اكرم (ص) به خانه على (ع) رفت. او و زهرا (س) را مشغول آسيا كردن غلّه ديد. پرسيد: «كدامتان خسته است؟» اميرمؤمنان (ع) پاسخ داد:
«اى رسول خدا! فاطمه خسته است.» پيامبر فرمود: «دخترم برخيز!» او نيز برخاست و پدر مشغول آسياى غلّه شد. «1»
نيز در حالات آن حضرت نقل كرده‏اند كه در خانه گوسفندان را مى‏دوشيد، به شتر علف مى‏داد، با يارى اهل خانه گندم و جو آسيا مى‏كرد، گوشت قطعه قطعه مى‏نمود، در خانه را باز مى‏كرد، كفش و لباسش را وصله مى‏زد و .... «2»
از امام صادق (ع) درباره حضرت على (ع) نقل است كه هيزم و آب خانه را خود تهيه مى‏كرد و خانه را جارو مى‏زد و حضرت فاطمه (س) نيز غلّه را آسياب و خمير مى‏كرد و نان مى‏پخت. «3» روايت كرده‏اند كه عده‏اى اميرمؤمنان (ع) را ديدند كه آذوقه خريده و در دستمالى بسته است و به خانه مى‏برد. گفتند: «بگذاريد ما بسته را بياوريم!» امام نپذيرفت و فرمود: شخص عيالوار در بردن نيازمنديهاى خانه خود، بر ديگران مقدم است. «1» همكارى امام على (ع) با پيامبر والامقام اسلام (ص) به فداكارى و پاكبازى و جانبازى رسيد. در ليلة المبيت (: شب هجرت) چهل مرد مسلح عزم خويش را جزم كردند كه پيامبر را با تيغ‏هاى آخته خويش قطعه قطعه كنند و كار اسلام را همانجا پايان بخشند؛ ولى رسول اكرم (ص) به وسيله فرشته وحى از توطئه آگاه گشت و حضرت امير (ع) را به جاى خويش نهاد و شبانه به يثرب رفت. در انتهاى شب وقتى مردان مسلّح به بستر پيامبر يورش بردند، على را در آن جا خفته يافتند. گفتند: «محمد كجا است؟» فرمود: «مگر او را به من سپرده بوديد؟» «2» اگر آنها ملحفه را از روى اميرمؤمنان كنار نزده بودند و به جاى آن، شمشيرهاى خويش را بر بدنش فرو مى‏كردند، امام همانجا به شهادت مى‏رسيد. احتمال آن نيز مى‏رفت كه چون پيامبر (ص) را نمى‏يابند، به خشم آيند و امام على (ع) را هدف شمشير خويش كنند. به هر حال جان امام (ع) با خطرى جدى رو به رو بود و به همين دليل قرآن از او تقدير كرد و فرمود:
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللّهِ. (بقره: 207) و از مردم برخى، جان خود را براى خشنودى خدا مى‏فروشند.