چگونگى تكامل انسان‏
اينك جاى طرح اين سؤال‏است كه: «انسان چگونه رشد مى‏يابد و به كمال مى‏رسد؟» در پاسخ بايد گفت: رشد و تكامل انسان در گرو دو عامل «خودآگاهى» و «جهان آگاهى» است كه بدون دستيابى به آن دو به كمال نخواهد رسيد. اينك توضيح آن دو عامل:

1- خودآگاهى؛ اهميت و نقش اين عامل در تكامل معنوى انسان بسيار روشن است، زيرا تا انسان خود را نشناسد و نداند از كجا آمده و براى چه آمده و به كجا مى‏رود، نمى‏تواند هدف خود را بشناسد و تا هدف معلوم نباشد نمى‏تواند به سوى آن حركت كند تا در سايه اين حركت به رشد و كمال برسد. پس انسان بايستى در اولين قدم خود را بشناسد. امام على عليه السلام در اين باره فرمود: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدِ انْتَهى‏ الى غايَةِ كُلِّ عِلْمٍ وَ مَعْرِفَةٍ» «1»هر كس خود را شناخت، به نهايت هر شناخت و دانشى دست يافته است.

2- جهان آگاهى؛ در مرحله دوم انسان بايد شناختى كلّى و صحيح نسبت به جهانى كه در آن زندگى مى‏كند به دست آورد. او در اين مرحله بايد بداند كه آيا جهان مجموعه‏اى است منظّم يا نامنظّم؟ هدفدار است يا بى‏هدف؟ اگر منظم و هدفدار است علّت آفرينش آن چيست؟ و سرنوشت آن به كجا منتهى مى‏شود؟ چه استعدادها و امكاناتى در آن وجود دارد؟ اين امكانات تا چه اندازه‏اى مى‏تواند انسان را در رسيدن به هدف يارى دهد؟ جايگاه انسان دراين مجموعه بزرگ كجاست و چه مأموريّتى در قبال آن دارد؟ و ...با پى‏بردن به اين نكات است كه انسان مى‏تواند مواهب الهى در جهان آفرينش را در حدّ توان و مقدورات خويش و در مسير حركت به سوى اهداف تكاملى‏اش به خدمت بگيردو از آنها بطور صحيح استفاده كند.با بهره‏گيرى از اين دو آگاهى است كه راه انسان براى حركت به سوى رشد و كمال باز و هموار مى‏گردد. استاد شهيد مطهرى در تشريح چگونگى مسير تكاملى انسان و نقطه شروع و مسير تداوم آن چنين مى‏نويسد: «حقيقت اين است كه مسير تكاملى انسان از حيوانيّت آغاز مى‏شود و به سوى انسانيّت كمال مى‏يابد ... انسان در آغاز وجود خويش موجودى مادّى است و با حركت تكاملى جوهرى تبديل به روح يا جوهر روحانى مى‏شود. جنبه انسانى انسان به علّت اصالتش همراه و بلكه مقدم بر ابزارهاى توليدى‏اش تكامل يافته و بر اثر تكامل، بتدريج از وابستگى و تأثيرپذيرى‏اش از محيط طبيعى و اجتماعى كاسته و بر وارستگى و تأثيربخشى او روى محيط طبيعى و اجتماعى افزوده است و در آينده هر چه بيشتر به آزادى كامل معنوى يعنى استقلال و وابستگى به عقيده و ايمان و ايدئولوژى خواهد رسيد.» «1»