درس چهل و دوم: بدگمانى (1

) بدگمانى در لغت به معناى سوء ظن، بدخيالى، خيال وانديشه بد كردن درباره كسى آمده است. «1» به عبارت ديگر، بدگمانى، آن است كه انسان، درباره رفتار و گفتار ديگران، افكار و خيالهاى ناروا داشته و به آن ترتيب اثر دهد و آن خيال را به صورت يك واقعيت ببيند. به عنوان مثال، مردى را در حال گفتگو با زنى ديده و به ذهنش خطور كند كه اين دو باهم رابطه نامشروع دارند، گفتگوى آنها، عاشقانه است و درعمل، به آن شخص، معامله يك انسان بدكار، بد عمل و بد چشم بكند و از او سلب اطمينان نمايد. به چنين حالتى بدگمانى و به آنكه درباره ديگران اين گونه انديشه بد دارد، بد نيست، بدخواه، بدگمان و بداند يش گويند.