درس سى و نهم: فروخوردن خشم (كظم غيظ)

نيروى غضب، يكى از غرايزى است، كه خداوند در وجود انسانها به وديعت نهاده است. اين نيرو، براى حفظ و بقاى بشر، دفع دشمن، دفاع از خويش، انتقام از ستمگران و حركت براى مبارزه و تلاش، ضرورى است. ليكن، آنچه مهم است، كنترل اين غريزه و استفاده صحيح و مطلوب از آن، در راه اهداف متعالى و راه حق است. اين در صورتى ميسر است كه وجود اين قوه و استفاده از آن، به صورت متعادل باشد.
خشم، به يكى از اين سه صورت وجود دارد:
1- حد افراط
2- حد اعتدال‏
3- حد تفريط
خشم به صورت افراطى، نكوهيده و زشت است. اين حالت، انسان را از حالت طبيعى بيرون مى‏آورد و در لحظه خشم، حتى عقل انسان درست كار نمى‏كند. تصميم انسانهاى خشمگين، نسنجيده و خطرناك است. خشم بيش از حد متعادل، دين را تباه و بصيرت و آگاهى را نابود مى‏كند.
حضرت على عليه‏السلام در اين باره چنين فرموده است:
«الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ، لِانَّ صاحِبَها يَنْدَمُ، فَانْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكَمٌ» «1»
تندى و خشم، نوعى از ديوانگى است؛ زيرا صاحب خشم، پشيمان مى‏شود، و اگر پشيمان نشود، پس ديوانگى اش پابرجاست.
امام باقر عليه‏السلام نيز چنين فرموده است:
«انَّ هذَا الْغَضَبَ جَمَرَةٌ مِنَ الشَّيْطانِ تُوقَدُ فى قَلْبِ ابْنِ آدَمَ» «2»
اين غضب، شعله اى ازناحيه شيطان است كه در دل آدمى زبانه مى‏كشد.
حالت اعتدال خشم، آنجاست كه اين غريزه طغيانگر، تنها براى خدا و به صورت صحيح و بجا بكار برده شود و با موازين شرع، كنترل گردد. چنين خشم مهار شده‏اى نه تنها نكوهيده نيست، بلكه ستوده است. هرگاه در انگيزه آن، هواى نفس، كوچكترين دخالتى داشته باشد، بايد با نيروى ايمان، از آن جلوگيرى شود.حالت تفريط خشم نيز آنجاست كه انسان در مواقع لازم هم غضب نداشته باشد، پس حالت خمودى دارد كه نشانه ضعف بوده و ناپسند است و امكان دارد به بى غيرتى و بى‏تعهّدى برسد.