يارى مظلومان درحكومت على (ع)
اميرمؤمنان (ع) عدالت اجتماعى و دادخواهى مظلومان را سرلوحه برنامه حكومت خويش قرار داد و تا آخرين نفس بدان پايبند بود او هرگز از ياد ستمديدگان محروم، غافل نشد، لحظه‏اى با ستمگر سازش نكرد و قسمت عمده پنج سال حكومتش را در ميدان نبرد به سر برد تا خواب خوش ستمگران را بگيرد و محرومان در آسايش زندگى كنند.آن روز كه مردم به صورت دسته جمعى به دَرِخانه‏اش ريختند و او را به عنوان رهبر انتخاب كردند، فرمود:
«لَوْلا حُضُورُ الْحاضِرِ، وَقِيامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ، وَما اخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَماءِ انْ لا يُقارُّوا عَلى كِظَّةِ ظالِمٍ وَلا سَغَبِ مَظْلُومٍ‏لَالْقَيْتُ حَبْلَها عَلى غارِبِها» «2»
اگر آن جمعيت انبوه، هواخواه نبود و بر وجود ياور اتمام حجّت نمى‏شدو اگر اين نبود كه خداوند از دانشمندان پيمان گرفته است كه در برابرشكم بارگى‏ ستمگر و گرسنگى ستمديده، آرام ننشينند، من ريسمان شتر خلافت را بر كوهانش مى‏انداختم (تا هر كس مى‏خواهد زمام آنرا به دست گيرد).
پس يكى از علل عمده قبول مسؤوليت از طرف آن حضرت «ستم ستيزى» و «يارى مظلوم» بوده است. در خطبه ديگرى براى انجام اين وظيفه خطير، ازمردم يارى طلبيده، چنين مى‏فرمايد:
«اعينُونى‏ عَلى انْفُسِكُمْ وَايْمُ اللَّهِ لَانْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظالِمِهِ وَلَاقُودَنَّ الظَّالِمَ بِخَزامَتِهِ حَتَّى اورِدَهُ مَنْهَلَ الْحَقِّ وَانْ كانَ كارِهاً» «1»
مرا در مورد پشتيبانى از خودتان يارى كنيد، به خدا سوگند من حق مظلوم را منصفانه از ستمگرش خواهم ستاند و بينى ستمگر را به خاك مى‏مالم، تا به راه حق در آيد، هر چند خودش نخواهد.
همچنين فرمود: «احْسَنُ الْعَدْلِ نُصْرَةُ الْمَظْلُومِ» «2»
بهترين عدالت، يارى ستمديده است.