طبقهبندى اطّلاعات
امير مؤمنان عليه السلام فرمود:
«كلّما كثر خزّان الأسرار كثر ضياعها» «1»
هر چه شمار رازداران بالا رود، ضايعات (و احتمال خطر) آن زيادتر خواهد بود.
شنيدم كه چيزى بود استوار
كه او را نگهبان بود بىشمار
مگر راز كانگاه پنهان بود
كه او را يكى تن نگهبان بود
از اين رو، براى حفظ بهينه اسرار بايد كوشش شود كه هر چه ممكن است تعداد آگاهان از يك راز محدودتر گردند. بهمنظور حفظ اين مصلحت، در نظامهاى امنيّتى و اطّلاعاتى تحت عنوان «طبقهبندى اطّلاعات» هر نوع گزارشى را فرد يا افراد خاصّى مىدانند كه فراتر از آنان نبايد در جريان آن قرار بگيرند، بهگونهاى كه حتّى جستجو براى دستيابى به آن، خارج از محدوده مشخّص، جرم محسوب مىشود.
در همين ارتباط سخن زيبايى از حضرت على عليه السلام نقل شده است. آن حضرت در برابر سؤال يكى از كاوشگران فرمود: «سرّ اللّه فلا تبحث عنه» «1» و در جاى ديگر مىفرمايد: «سرّ اللّه فَلا تَتَكَلَّفُوه» «2»
: راز الهى است، از آن جستجو نكنيد، يا راز خداست، در مورد يافتن آن به خود زحمت ندهيد.
همانگونه كه از روايات قبلى مشخص است، امام ضمن اشاره به طبقهبندى يك راز، افراد را نسبت به طبقه اطّلاعاتى خود اقناع كرده و بدين باور مىرساند كه نبايد فراتر از حدّ مجاز خويش در پى كسب اطّلاعات باشند.همچنانكه در سيره سياسى و حكومتى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ملاحظه مىشود، برخى از اطّلاعات در ديدگاه آن بزرگوار آنقدر از حيث طبقهبندى محدود و به تعبير امروز «بهكلّى سرّى» بود كه حتّى نزديكان آن حضرت علىرغم جستجو و سؤال هيچگونه اطّلاعى از كمّ و كيف آن نداشتند. اينگونه موارد، بيشتر در هنگام تدارك يك حمله ديده مىشود.
در فتح مكه، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به همسرشان عايشه فرمودند:
وسايل سفر مرا آماده كن و آن را به كسى گزارش نكن. پدرش ابوبكر بر وى وارد شد و چون او را در تدارك لوازم سفر پيامبر صلى الله عليه و آله ديد، پرسيد: عايشه! آيا رسولاللّه تصميم سفرِ جنگى دارد؟ عايشه گفت: نمىدانم .... ابوبكر افزود: اگر آن حضرت تصميم مسافرتى دارد، از وى اجازه بگير، ما هم همراه او باشيم. «1»
در جنگ احُد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، سعد بن ابىوقّاص را بهدنبال جمعآورى اخبار دشمن فرستاد و به او فرمود:
اگر مطّلع شدى كه دشمن عزم حمله به مدينه را دارد، فقط به خودِ من خبر بده. «2»
در همين غزوه، مشابه اين توصيه را به مأمور اطلاعاتى ديگر خويش، حباب بن منذر، نيز مىفرمايد و به وى يادآور مىشود:
چون برگشتى، نزد هيچ يك از مسلمانان به من گزارش نده، مگر اينكه بگويى دشمن را اندك ديدم. وقتى حباب بن منذر گزارشى مبنى بر كثرت عِدّه و عُدّه آنان ارائه كرد، حضرت فرمود: به من هم همين اخبار رسيده است، از ايشان چيزى بازگو نكن، خداى ما را بسنده و بهترين وكيل است. «3» امام صادق عليه السلام به يكى از يارانش فرمود:
قسم به خدا ما اطّلاعاتى داريم كه جز فرشتگان و پيامبران محرم آن نيستند ... و اطّلاعاتى هم هست كه خداوند ما را به تبليغ آن فرمان داده است، پس آنچه كه بايد پنهان داشته شود، آشكار نسازيد. «1»
امام باقر عليه السلام دو نامه را به «جابر» سپرد و در ارتباط با طبقهبندى يكى از آنها، او را از افشاى مفاد آن تا زمان خاصّى (نابودى بنىاميّه) منع كرد و درباره ديگرى كه فاقد هرگونه طبقهبندى، بلكه لازمالافشا بود، او را از عاقبت مخفى داشتن محتواى آن نامه برحذر داشت. «2»
اسلام حتّى براى گفت و گوهاى عادى كه در مجلسى بين دو دوست يا فاميل انجام مىشود، طبقهبندى خاصّى قائل است؛ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اين باره فرمود:
«الَمجالِسُ بِالْامانَةِ» «3»
امروزه اخبار مختلف را به ترتيب زير طبقهبندى مىكنند: عادى، محرمانه، خيلى محرمانه، سرى و بهكلّى سرى.
|