ويژگيهاى فردى افشاگران راز
شناخت خصوصيات و ويژگى‏هاى فردى كسانى كه نمى‏توانند راز ديگران را در سينه خود محفوظ دارند، ما را به عواملِ درونى پيدايش اين ضعف رفتارى رهنمون مى‏سازد. در ادامه سخن اشاره‏اى گذرا به اين ويژگى‏هاى نامطلوب خواهيم داشت:
الف- پُرحرفى‏
يكى از خصلت‏هاى زشت كه آفات و زيان‏هاى بسيارى در بر دارد، خوى پُرحرفى است‏كه خود معلول عدم رشد عقلانى مناسب است. كسانى كه به اين خصلتِ زشت، عادت كرده باشند، به‏طور طبيعى نمى‏توانند در گفت و گوها مرزشناس و امانتدار باشند.
امام باقر عليه السلام در يك جمله كوتاه، توصيف بلندى از شيعيان خود ارائه مى‏دهند، آنجا كه مى‏فرمايد:
«انَّما شيعَتُنَا الْخَرَس» «1»
شيعيان ما آنقدر كم سخن مى‏گويند كه گويا لال و فاقد زبان هستند.
شاعر بلند آوازه ايران، در اين باره مى‏گويد:

سخن بسيار دانى، اندكى گو
يكى را صد مگو، صد را يكى گو

چو آب از اعتدال افزون نهد گام
ز سيرابى به فرق آرد سرانجام‏

چو خون در تن ز عادت بيش گردد
سزاى گوش مالش، نيش گردد «1»

و در جاى ديگر چنين سروده است:
شمعْ نه‏اى تيغ زبانى مكن
روزْ نِه‏اى راز فشانى مكن‏

مصلحت تست زبان زير كام
تيغ پسنديده بود در نيام‏

راحت اين پند به جانها دراست
كافت سرها به زبانها دراست‏

دار تو زين طشت زبان را نگاه
تا سرت از طشت نگويد كه آه‏

لب مگشا گرچه در او نوشهاست
كز پس ديوار بسى گوشهاست‏

آب صفت هر چه شنيدى بشوى
آينه سان هر چه بديدى مگوى «2»

ب- خودنمايى‏
برخى از افراد مى‏كوشند با جمع‏آورى و انتشار اخبار، خلأ شخصيتى خود را جبران و خود را فردى آگاه از همه كارها و مسائل معرّفى كنند. همين رذيله خودنمايى و خودپسندى، آنان را در دام‏افشاگرى مى‏اندازد و اين عامل درونى، آنان را به نقض تعهّد اخلاقىِ خود در جامعه وامى‏دارد.
ج- زياده‏روى در برقرارى روابط اجتماعى‏
يكى از توقّعات انسان‏ها در برخورد با يكديگر، بازگو كردن و ارائه اخبارى است كه هر يك در طول شبانه‏روز با آن سر و كار دارند. مبادله خبر، رايج‏ترين توقعى است كه در بين افراد جريان دارد. اگر كسى از خصوصيت «روابط عمومى افراطى» برخوردار باشد، طبعاً در برخوردها نمى‏تواند خود را در برابر توقعات و تقاضاهاى افراد بى‏پاسخ بگذارد؛ افرادى كه در هر برخورد مى‏گويند: چه خبر؟ بنابراين، نشر و پخش اخبار يكى از ضايعاتى است كه بر زياده‏روى در برقرارى روابط اجتماعى مترتّب است.
د- احساسات و عصبانيّت‏
گاهى در يك حالت عاطفى شديد يا عصبانيّت زياد، سفره دل افراد گشوده مى‏شود و زبانشان از كنترل خارج گشته و آنچه را نبايد بگويند، اظهار مى‏كنند؛ چرا كه در اين حالت انسان داراى تعادل روانى مناسب نيست. بنابراين، كسانى كه خصوصيات عاطفى شديد يا عصبانيّت مهار نشده دارند، نمى‏توانند راز نگهدار باشند.
ه- جستجوگرى به‏منظور دستيابى به اطّلاعات‏
در هر محله و قوم و فاميل و اداره‏اى، افراد فضول و فتنه‏گرى‏ وجود دارند كه همواره مى‏خواهند از همه مسائل مطّلع باشند. اينان در حقيقت، هويّت يك بنگاه خبرى سيّار را يافته‏اند كه براى كسب خبر تمام تلاش خود را به كار مى‏برند و در مسير تحقق اين هدف، گاه از راه معامله، سطح اطّلاعات خود را گسترش مى‏دهند. از اين رو، هيچ خبرى نزد آنان حالت بايگانى و حفظ دائم يا ثبات را به خود نمى‏گيرد، بلكه در داد و ستد اخبار، همه اسرار را منتشر مى‏سازند.
و- غضب‏
خشم چون شراب، عقل و انديشه را مختل مى‏كند. انسان خشمگين، بدون راهنماييى عقل و انديشه عمل مى‏كند و زمام كارهايش را به دست احساسات و غرايز مى‏سپرد. در اين صورت انديشه و عقل، قدرت هدايت انسان را از دست مى‏دهند. آنگاه اين غرايز شعله‏ور و لجام گسيخته، انسان را به عمل وامى‏دارند. به همين جهت در روايات از خشم و تندى به جنون تعبير شده است.
امير مؤمنان عليه السلام مى‏فرمايد:
«الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ» «1»
تندى، قسمى از ديوانگى است.
همچنين فرمود:
از خشم بپرهيزيدكه آغازش ديوانگى‏و پايانش پشيمانى‏است. «1»
انسان غضبناك و خشمگين، اعمال غيرطبيعى انجام مى‏دهد و در اين ميان حرف‏هايى را ناخواسته مى‏زند و اسرارى كه بايد محفوظ بماند، افشا مى‏شود.
و نيز گفته شده است:
«لِلسِّرِّ نافِذَتانِ: السُّكْرُ وَالْغَضَبُ» «2»
راز و سرّ دو دريچه براى فاش شدن دارد: يكى مستى و ديگرى خشم.
ز- جدل‏
در بحث و جدل، طرفين مى‏كوشند رقيب خود را مغلوب كنند و وقتى كار دشوار مى‏شود، چون هيچ‏كدام نمى‏خواهد از صحنه با شكست خارج شود، بناچار تظاهر مى‏كند كه بيشتر از طرف مقابل، معلومات و اطلاعات دارد تا بر او فخرفروشى كرده، شوكتش را در هم شكند. از اين رو به افشاى برخى از اطلاعات و اسرارى مى‏پردازد كه او نمى‏داند و با اين عمل تصور مى‏كند بر خصم خود پيروز گشته است. رفته رفته بحث و جدل انسان را در موقعيتى قرار مى‏دهد كه ممكن است همه اسرار خويش را فاش سازد.
امام صادق عليه السلام در سفارش به محمد بن نعمان اين بيمارى را
يادآور شد و به‏شدت پيروانش را از اين عمل برحذر داشت تا اسرار آل محمد صلى الله عليه و آله فاش نشود.
«يَا ابْنَ النُّعْمانِ ... وَ ايَّاكَ وَالْجِدالِ فَانَّهُ يُوبِقُكَ» «1»
اى فرزند نعمان! ... از جدال بپرهيز كه تو را به هلاكت انداخته و در تنگناها قرار مى‏دهد.
ح- اطمينان به ديگران «2»
گاهى بر اثر اطمينان به ديگران، بعضى از اطلاعات طبقه‏بندى لو مى‏رود.
امام على عليه السلام فرمود:
«ما كُنْتَ كاتِمَهُ عَدوُّكَ مِنْ سِرٍّ فَلا تُطْلِعَنَّ بِهِ صَديقكَ» «1»
اسرارى كه از دشمنان خود پنهان مى‏دارى، از دوستان خود نيز مخفى بدار.
ط- طمع ديگران در دانستن اسرار
بى‏شك، دشمن در پى كسب اخبار و اطلاعات است و طمع او بى‏جا نيست؛ زيرا او دشمن ما است و ما هم دشمن او. همچنان كه ما مى‏كوشيم اسرار او را بفهميم، او نيز مى‏كوشد اسرار ما را كشف كند.
در اين ميان عده‏اى هستند كه در پى كسب اخبار و اطلاعاتى هستند كه به هيچ عنوان به آنان مربوط نمى‏شود و توقعشان در اين مورد خلاف انتظار و خلاف حكمت و عقل است. متأسفانه اين گونه افراد حلقه واسطه‏اى براى دشمن مى‏شوند و اصرار زياد هم نسبت به كسب اطلاعات و اخبار دارند تا در مجالس و محافل نقل كنند و به قول خودشان محافل را با اخبار جديد گرم نمايند.
همان‏گونه كه توقع آنان براى كسب اطلاعات نظامى، انتظارى بى‏جا است، دادن اطلاعات نظامى به آنان نيز، خلاف شرع است.
بنابراين در مجالس و محافل بايد مواظب اين‏گونه انسان‏هاى حرّاف و بى‏درد و بى‏مسؤوليت باشيم و به اصرار آنان، اخبار را در اختيارشان نگذاريم. و حتى در مواقع لزوم، به آنان تذكّر بدهيم.
امير مؤمنان على عليه السلام فرمود:
«لَيْسَ كُلُّ مَكْتُومٍ يَسُوغُ اظْهارُهُ لَكَ وَ لا كُلُّ مَعْلُومٍ يَجُوزُ انْ تُعَلِّمَهُ غَيْرُكَ» «1»
روا نيست هر رازى براى تو بازگو شود، چنانچه مجاز نيستى هر رازى را كه مى‏دانى به ديگران بگويى.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
«اتَّقُوا عَلى‏ دينِكُم وَاحْجِبُوهُ بِالتَّقيةِ فَانَّهُ لا ايمانَ لِمَنْ لا تَقِيَّةَ لَهُ انَّما انْتُمْ فِى النَّاسِ كَالنَّحْلِ فِى الطَّيْرِ وَ لَوْ أَنَّ الطَّيْرَ يَعْلَمُ ما فى‏ اجْوافِ النَّحِل ما بَقِىَ شَىْ‏ءٌ مِنْها الَّا اكَلْتُهُ وَ لَوْ انَّ النَّاسَ عَلِمُوا ما فى‏ اجْوافِكُمْ انَّكُمْ تُحِبُّونا اهْلَ الْبَيْتِ لَاكلُوكُمْ بِالْسِنَتِهِمْ وَ لَنَحَلُوكُمْ فِى السِّرِّ وَالْعَلانِيَةِ ...» «2»
به خاطر حفظ دينتان تقيه كنيد و آن را با تقيّه و رازدارى زير پرده نگهداريد؛ زيرا هر كس تقيّه ندارد ايمان ندارد.
همانا شما در ميان مردم مانند زنبور عسل در ميان پرندگانيد.
اگر پرندگان بدانندكه زنبوران عسل حامل چه چيزى هستند، همه آنهارا خواهندخورد واگر مردم بدانند آنچه در دل شما است كه ما اهل بيت را دوست داريد، شما را با زبانشان خواهند خورد و در نهان و آشكار ناسزا خواهند گفت.
ى- ناآگاهى‏
علّت افشاى برخى از رازها، ناآگاهى فرد نسبت به درجه اهميّت آن است. چنين كسانى بر اثر مصلحت‏انديشى و خيرخواهى، پرده از اسرار خود و ديگران برمى‏دارند و اغلب پس از اين كار، پشيمان مى‏شوند.
ك- تهديد
خوردن يك سيلى يا شلاق و ديدن يك ابزار شكنجه، اراده بعضى را متزلزل مى‏كند و آنان به قصد نجات جان خود، حاضر به افشاى راز مى‏شوند؛ حتى اگر جان عدّه زيادى، حتى نزديك‏ترين دوستانشان به خطر افتد!
ل- تطميع‏
دل آزمند، توان نگهدارى راز را ندارد. به اندك چيزى ممكن است دل بندد و راز مهمى را فاش سازد. طمع به ثروت دنيا و مقام دوستى، اراده عدّه‏اى را متزلزل و راز آنان را فاش مى‏سازد.
م- ملاحظات دوستانه‏
بسيار ديده شده كه كسى به دوستش مى‏گويد: به هيچ كس نمى‏گويم ولى به تو مى‏گويم، غافل از اينكه اگر بناست نگوييم، به دوستمان هم نبايد بگوييم.
ن- خودنمايى‏
گاه جلسه‏اى تشكيل مى‏گردد، از هر درى سخن به ميان مى‏آيد و هر كس چيزى مى‏گويد.
شركت در بحث و گفت‏وگو، خودنمايى كردن و همانند ديگران چيزى گفتن، انگيزه‏اى‏است براى اينكه شخص به‏قصد خودنمايى، پرده از رازى بردارد تا همه را به تعجب وادارد و نظر ديگران را متوجه خويش كند تا با ديده بزرگى و عظمت به‏او بنگرند.
س- موارد ديگر
- كوتاهى و عدم دورانديشى؛ گاهى انسان بر اثر سهل‏انگارى و عدم احتياط، اسرار را لو مى‏دهد.
امام على عليه السلام فرمود:
«ثَمَرَةُ التَّفْريطِ النَّدامَةِ وَ ثَمَرةُ الْحَزْمِ السَّلامَةِ» «1»
ثمره كوتاهى در امور، پشيمانى و ثمره دورانديشى و احتياط، سلامتى است.
گاهى ميل به خودنمايى كه ناشى از ضعف شخصيتى افراد است، باعث افشاى اسرار مى‏شود.
همچنين ساده‏انديشى و ارتباطات غلط مى‏توانند زمينه افشاى اسرار را فراهم سازند.
- عدم آموزش؛ آشنايى با تكنيك‏هاى جاسوسى و شيوه‏هاى دشمنى به ما كمك مى‏كند كه عمليات عناصر اطلاعاتى دشمن را كشف و از دام‏هايى كه براى ما گسترده‏اند، عليه خودشان استفاده كنيم. از اين رو بايد به آموزش‏ها اهميّت دهيم و در تداوم آنها بكوشيم. تداوم آموزش، موجب مى‏شود كه آموخته‏ها پس از مدتى فراموش نشوند، همچنين دشمن در كشف اطلاعات، پيوسته تكنيك‏هاى جديدى را به‏كار مى‏گيرد كه لازم است نيروهاى خودى از آنها آگاه شوند.
- غفلت؛ گاهى فرد به اهميّت خبرى كه در اختيار دارد، واقف نيست و آن را همه جا مطرح مى‏سازد.
- بى‏قيدى و بى‏تعهّدى؛ گاهى افراد پايبند و متعهد به مقررات نيستند و على‏رغم دانستن اهميّت خبر، به افشاى آن مى‏پردازند.
- تسليم جوّ شايعه شدن؛ گاهى دشمنان براى كسب اطلاعات و خبر، مطلبى را به‏عنوان شايعه طرح مى‏كنند و افراد ساده، به‏جاى آنكه عدم صحت خبر را ثابت كنند، اطلاعات خود را لو مى‏دهند.
- دستيابى به اطلاعات بيشتر؛ ممكن است شخصى مطالب محرمانه‏اى را بطور حضورى يا به‏وسيله تلفن مطرح كند تا بتواند با اين عمل، اطلاعات بيشترى را ازطرف مقابل به‏دست آورد. ازاين‏رو، بايد موازين حفاظتى را در اين‏گونه مباحثه‏ها و مكالمه‏ها رعايت كرد.
- محافل دوستانه؛ مطرح ساختن اطلاعات سرّى در محافل دوستانه، دهن به دهن به‏دست دشمن مى‏رسد.
- دشمنى؛ برخى از افراد به‏دليل خصومت‏هاى شخصى موجب‏
افشاى اطلاعاتى مى‏شوند. در حالى كه، مسائل امنيتى و حفاظتى را نبايد قربانى و دستخوش دشمنى‏ها و مسائل شخصى كرد.
- استعفا و بركنارى افراد؛ اين امر نيز نبايد موجب افشاى اطلاعات و اخبار محرمانه شود.