تعارضات فرهنگى‏
عدم كارايى در انتقال فرهنگ از برخى نهادهاى فرهنگى، مى‏تواند منجر به انقطاع فرهنگى،شكاف نسل‏ها، بى‏توجهى و هتك حرمت به ارزشها شود و آنچه در اين ميان از همه نگران كننده‏تر است، امكان پديد آمدن و شكل‏گيرى تباين، تعارض و دوگانگى ميان فرهنگ رسمى و غير رسمى جامعه است.بديهى است كه اگر به هر دليلى در روابط فرزندان و والدين شاهد اين تباين و دوگانگى باشيم، جلوه‏هاى رفتارى حاصل از اين دو گانگى فرهنگى كه خود را در قالب دورويى، نفاق، چاپلوسى، تملق، رفتارهاى دو گانه و ... ظاهر خواهد ساخت، زمينه‏هاى تربيتى ناخوشايندى را فراهم مى‏سازد كه مؤثرترين و نافذترين ابزارها و شيوه‏هاى تربيتى نيز در مواجهه با آنها كارايى خود را از دست خواهد داد.
از سوى ديگر امروزه در بسيارى از نقاط جهان، جوانان عليه فرهنگ سنتى خود در حال شورش‏اند و با پوشيدن لباس‏هاى عجيب و غريب و پرداختن به موسيقى‏هاى خاص مشكلاتى را در خانواده‏ها به وجود مى‏آورند و به دنبال وقوع انقلاب ارتباطات و فناورى‏هاى جديد آنها به شدت تأثير پذيرفته، ارزشهاى جديدى را درك مى‏كنند. در عين حال ارزشهاى سنتى و هنجارهاى قديمى در صورتى كه نتواند با ابزارها و روشهاى جديد و عقلانى به نسل جديد انتقال پيدا كند، كارايى خود را از دست خواهد داد و تضاد و تعارض بين نسل‏ها و كشمكش‏هاى فرهنگى بين اعضاى خانواده‏ها رخ خواهد داد. و اين مسئله هنگامى كه افراد راههاى معقول را در پيش نگرفته و نتوانند احساسات خويش را كنترل نمايند، شديدتر خواهد شد و تعارضات، خشونت‏ها، شورشها و عصيانگرى هايى را در بر خواهد داشت.
بر همين اساس است كه آشنايى والدين با شيوه‏ها و تكنيك‏هاى جديد ارتباطى و تربيتى ضرورت مى‏يابد. زيرا كه با پيشرفت فن‏آورى و انفجار اطلاعات، شيوه‏هاى قديمى روز به روز كارايى خود را بيشتر از دست داده و منسوخ خواهند شد.