اسلام و فقر
اسلام فقر مالى را زمينه مساعد و خطرناك بى دينى، فساد، دروغ، تهمت و هرگونه تباهى خانوادگى و اجتماعى مىداند و به همين دليل به شدت با آن مخالفت مىكند و پيروان خود را راهنمايى به سوى مبارزه با فقر و امر به ريشهكنى آن در جامعه خود مىنمايد. و اين آسيب را پيامبر اعظم (ص) آنقدر خطرساز و تهديد آفرين مىداند كه درباره خود نيز مىفرمايد:
«خدايا من از كفر و ندارى به تو پناه مىآورم.» «2» و پيروان خود را چنين توصيه مىكنند: «از فقر و ندارى و خوارى و ذلت به خدا پناه بريد.» «3» در اين دو روايت شريف پيامبر (ص) خطر فقر و ندارى را با كفر، خوارى و ذلت مساوى مىداند. و در روايتى كه از آن حضرت در مورد حضرت ابراهيم نقل شده است دشوارى تحمل فقر را به تصوير كشيده است آنجا كه مىفرمايد: «پروردگار عالم به حضرت ابراهيم (ع) وحى كرد: من تو را آفريدم و با آتش نمرود آزمودم، اگر تو را گرفتار فقر مىكردم و صبر و بردبارى را از تو مىگرفتم، چه كارى مىكردى؟» حضرت ابراهيم (ع) گفت: «فقر براى من دشوارتر از آتش سوزان نمرود است.» خداوند نيز سوگند ياد كرد كه فقر و ندارى از تمام چيزهاى ديگر در زمين و آسمان دشوارتر است.» «1»
رسول خدا (ص) در وصيت خود به حضرت على (ع) فرمودند كه چهار چيز كمر انسان را مىشكند: «2»
- رهبر و پيشوايى كه خدا را نافرمانى مىكند و مردم از وى پيروى مىكنند؛
- زنى كه شوهرش از او محافظت مىكند و او خيانت مىكند؛
- فقر و ندارى كه قدرت چارهجويى را از فقير مىگيرد؛
- همسايه بد در كنار خانه ثابت و هميشگى.
بنابراين، فقر و ندارى به عنوان آسيبها و تهديدهاى جدى خانواده به قدرى شكننده و مؤثر است كه پيامبر خدا (ص) از گرفتار شدن به آن به خدا پناه مىبرد و ديگران را نيز سفارش به اين امر مىكند، و تحمل آن را از آتش نمرود، دشوارتر و كمرشكن مىداند. در بيان ساير ائمه نيز تعابيرى شبيه اين مطالب آمده است؛ مانند فقر نزديكترين چيزها به كفر و بى ايمانى است «3»، و مرگ بزرگ «4»، تنگدستى آدم باهوش و زيرك را گنگ و لال و در شهر خودش غريب مىنمايد «5» و مرگ بهتر از فقر و بى چيزى است. «6»بنابراين، هم عقل و هم شرع فقر اقتصادى را به عنوان يكى از آسيبهاى جدى خانواده مىدانند و در اين باره هشدارهاى لازم جهت پيشگيرى از فروپاشى خانواده از نظر روحى و فيزيكى ارائه كردهاند.
|