اختلالات ارتباطى
انسان فطرتاً موجودى است اجتماعى و پويايى و حيات او در گرو زندگى جمعى و ارتباط با ديگران است، كه اين مهارت را در خانواده مىبايست فرا گيرد و به طور مؤثر در جامعه به كار اندازد. حال هنگامى كه افراد نتوانند با ديگران ارتباط برقرار كنند و داراى حس همدردى با ديگران نباشند و در نتيجه قادر نباشند خود را به جاى ديگران بگذارند و يا مسائل آنها را به درستى درك كنند، نمىتوانند پيش بينى كنند كه انسانها چه نوع واكنشى در مقابل رفتارشان از خود نشان خواهند داد. به همين دليل رفتار آنها نيز غالباً غير قابل پيش بينى است.اين افراد با ديگران بر اساس ترس رابطه مىگيرند و حتى لذت بردن آنها سطحى و بدون شادى است. آنها قادر به ابراز احساسات نسبت به ديگران، برانگيختن عواطف آنان و برقرارى ارتباط عاطفى متقابل با انسانها نيستند. به نظر بى احساس، سرد و بى حال جلوه مىكنند. روان شناسان اين نوع آسيب و اختلال را به عنوان «اسكيزوفرنيا» مىشناسند و به تفصيل در اين باره بحث و گفتگو كردهاند. «1»
|