آثار وسواس‏
اختلال شخصيت وسواسى از طريق يك كوشش فراگير و گسترده براى كمال‏طلبى در مقايسه با ديگران مشخص مى‏شود. آنان در انجام دادن كارى هر قدر هم نتيجه آن عالى باشد، راضى و خوشنود نيستند. بنابراين، همواره ناتوانى خود را در رسيدن به استانداردهاى قابل دسترس پيش بينى مى‏كنند. غالباً كارهاى مهم را ناتمام رها ساخته، زمان كمى براى كارهايى كه مستلزم وقت زياد است صرف مى‏كنند. آنگاه از اين كار دست كشيده و آن را معوّق مى‏گذارند. گرچه ارزش بسيار براى سودمندى كار و روابط بين اشخاص قائلند، اما در كارها، قوانين و برنامه‏ها درگير جزئيات مى‏شوند، آنان در تصميم‏گيرى‏هاى خود زحمت و دردسرهاى زيادى احساس مى‏كنند و در رها ساختن و به تعويق انداختن كارهاى لذت بخش‏ بسيار خوب عمل مى‏كنند. آنان در ابراز هيجان دچار اشكال اند و در نظر ديگران، افرادى رسمى، سخت‏گير، جدى، وظيفه‏شناس، و مبادى آداب هستند. اين آسيب و اختلال عموماً در هر دو جنس مرد و زن وجود دارد هر چند تا حدى شيوع آن در مردان است اسلام نيز رفتار وسواس را خارج حد اعتدال مى‏داند و پيروان خود را از آن نهى مى‏كند. و همواره به منظور گرفتار نشدن مسلمانان به اين اختلال آنها را دعوت به ميانه روى در امور مى‏نمايد. «1»